تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 177
نمايش فراداده

يا به طرز پسنديده‏اى رها سازيد" (وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ).

يا صميمانه تصميم به ادامه زندگى زناشويى بگيريد و يا اگر زمينه را مساعد نمى‏بينيد با نيكى از هم جدا شويد، نه با جنگ و جدال و اذيت و آزار و انتقام‏جويى.

سپس به مفهوم مقابل آن اشاره كرده، مى‏فرمايد:" هرگز به خاطر ضرر زدن و تعدى كردن، آنها را نگه نداريد" (وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا).

اين جمله در حقيقت تفسير كلمه" معروف" است، زيرا در جاهليت گاه بازگشت به زناشويى را وسيله انتقام‏جويى قرار مى‏دادند، لذا با لحن قاطعى مى‏گويد:" هرگز نبايد چنين فكرى در سر بپرورانيد".

" چرا كه هر كس چنين كند به خويشتن ظلم و ستم كرده" (وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ).

پس اين كارهاى نادرست تنها ستم بر زن نيست، بلكه ظلم و ستمى است كه شما بر خود كرده‏ايد زيرا:

اولا: رجوع و بازگشتى كه به قصد حق‏كشى و آزار باشد هيچ گونه آرامشى در آن نمى‏توان يافت و محيط زندگى زناشويى براى هر دو جهنم سوزانى مى‏شود.

ثانيا: از نظر اسلام زن و مرد در نظام خلقت، عضو يك پيكرند بنا بر اين پايمال كردن حقوق زن، تعدى و ظلم به خود خواهد بود.

ثالثا: مردان با اين ظلم و ستم در واقع به استقبال كيفر الهى مى‏روند و چه ستمى بر خويشتن از اين بالاتر.

سپس به همگان هشدار مى‏دهد و مى‏فرمايد:" آيات خدا را به استهزاء نگيريد" (وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً).

اين تعبير نيز مى‏تواند اشاره به كارهاى خلاف عصر جاهليت باشد كه رسوبات آن در افكار مانده بود.