نداده است.
ولى مىدانيم دشمنان اسلام- مخصوصا ارباب كليسا و مستشرقان مغرض با تحريف حقايق، سخنان زيادى بر ضد مساله جهاد اسلامى ايراد كردهاند و اسلام را متهم به خشونت و توسل به زور و شمشير براى تحميل عقيده ساختهاند. و به اين قانون اسلامى سخت هجوم بردهاند.
به نظر مىرسد وحشت آنها از پيشرفت اسلام در جهان، به خاطر معارف قوى، و برنامههاى حساب شده، سبب شده است كه از اسلام چهره دروغين وحشتناكى بسازند، تا جلو پيشرفت اسلام را در جهان بگيرند.
مىدانيم جهاد در سال دوم هجرت به مسلمانان واجب گشت و قبل از آن واجب نبود.
دليل اين موضع روشن است زيرا از يك طرف تعداد مسلمانان در مكه به اندازهاى كم بود كه عملا قيام مسلحانه كردن مفهومى جز انتحار و خودكشى نداشت و از طرف ديگر دشمن در مكه فوق العاده نيرومند بود و در واقع مركز اصلى قدرتهاى ضد اسلامى محسوب مىشد و مبارزه كردن با آنها در داخل مكه امكان پذير نبود.
ولى هنگامى كه پيامبر (ص) به مدينه آمد عده زيادى به او ايمان آوردند و دعوت خود را آشكار در داخل و خارج مدينه گسترش داد و توانست يك حكومت صالح به وجود آورد و وسايل لازم را براى مبارزه و پيكار با دشمن آماده سازد و چون مدينه از مكه فاصله زيادى داشت اين كار با فراغت خاطر صورت گرفت و نيروهاى انقلابى و آزادى بخش، آماده مبارزه و دفاع در برابر دشمن شدند.