تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 42
نمايش فراداده

عادى باز گردند.

مى‏دانيم قربانى ممكن است شتر يا گاو يا گوسفند باشد، كه آسان‏ترين آنها گوسفند است، و لذا جمله" فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ" را غالبا اشاره به گوسفند دانسته‏اند.

3- سپس به دستور ديگرى اشاره كرده، مى‏فرمايد:" سرهاى خود را نتراشيد تا قربانى به محلش برسد و در قربانگاه ذبح شود" (وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ).

آيا اين دستور مربوط به افرادى است كه محصور و ممنوع از انجام مراسم حج مى‏شوند، و در واقع دستورى است براى تكميل دستور سابق، و يا همه حاجيان را مى‏گويد، بعضى از مفسران، معنى اول را بر گزيده‏اند و گفته‏اند، منظور از محل هدى (محل قربانى) حرم است و گاه گفته‏اند، منظور همان جا است كه مانع و مزاحم، حاصل مى‏شود و به فعل پيغمبر اكرم (ص) در داستان حديبيه كه محلى است بيرون حرم مكه، استدلال كرده‏اند كه حضرت بعد از ممانعت مشركان، قربانى خود را در همان جا ذبح كرد و به اصحاب و يارانش نيز دستور داد چنين كنند.

مفسر عاليقدر" مرحوم طبرسى" مى‏گويد:" به اعتقاد علماى ما، محصور اگر به خاطر بيمارى بوده باشد، قربانى او را در حرم بايد ذبح كنند و اگر به خاطر جلوگيرى از دشمن باشد در همان جا كه جلوگيرى شده است ذبح مى‏كنند".

ولى بعضى ديگر از مفسران، اين جمله را ناظر به تمام حجاج مى‏دانند و مى‏گويند هيچ كس حق ندارد، تقصير كند (سر بتراشد و از احرام خارج گردد) مگر اينكه قربانى را در محلش ذبح كند (قربانى حج در منى و قربانى عمره در مكه).

به هر حال منظور از رسيدن قربانى به محلش، آن است كه به آن محل برسد و ذبح شود، و اين تعبير كنايه‏اى از ذبح است.

با توجه به عموميت تعبيرى كه در آيه وارد شده است تفسير دوم مناسبتر به‏