قرون است، آنها كه شب و روز دم از عشق پروردگار يا عشق و محبت پيشوايان اسلام و مجاهدان راه خدا و صالحان و نيكان مىزنند اما در عمل، كمترين شباهتى به آنها ندارند، مدعيان دروغينى بيش نيستند.
آنها كه سر تا پا آلوده گناهاند، با اين حال قلب خود را مملو از عشق خدا، پيامبر (ص)، امير مؤمنان (ع) و پيشوايان بزرگ مىدانند، و يا عقيده دارند كه ايمان و عشق و محبت تنها به قلب است و ارتباطى با عمل ندارد، از منطق اسلام به كلى بيگانهاند.
در" معانى الاخبار" از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود:
ما احب اللَّه من عصاه :" كسى كه گناه مىكند، خدا را دوست نمىدارد".
سپس اين شعر معروف را قرائت فرمود:
" معصيت پروردگار مىكنى، با اين حال اظهار محبت او مىنمايى- به جانم سوگند، اين كار عجيبى است! اگر محبت تو صادقانه بود، اطاعت فرمان او مىكردى- زيرا كسى كه ديگرى را دوست مىدارد، از فرمان او پيروى مىكند".
قرآن در جمله" يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ" مىگويد:
اگر محبت خدا داشتيد و اثرات آن در عمل و زندگى شما آشكار شد خداوند هم شما را دوست مىدارد و به دنبال اين دوستى، اثراتش در مناسبات او با شما آشكار مىگردد، گناهانتان را مىبخشد و شما را مشمول رحمتش مىكند.
دليل دوستى متقابل خداوند نيز روشن است، زيرا او وجودى است از هر نظر كامل و بى پايان و به هر موجودى كه در مسير تكامل گام بر دارد بر اثر سنخيت پيوند محبت خواهد داشت.
از اين آيه ضمنا روشن مىشود كه محبت يك طرفه نمىتواند وجود داشته