تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 544
نمايش فراداده

كرد كه اين نوزاد براى خدمت خانه خدا نذر شده است، سرپرستى او را به عهده بگيريد و از آنجا كه مريم از خانواده‏اى بزرگ و معروف به پاكى و درستى (خانواده عمران) بود، عابدان بنى اسرائيل، براى سرپرستى او بر يكديگر پيشى مى‏گرفتند، و به همين جهت چاره‏اى جز قرعه نيافتند، به كنار نهرى آمدند و قلمها و چوبهايى كه به وسيله آن قرعه مى‏زدند حاضر كردند و نام هر يك را به يكى از آنها نوشتند، هر قلمى در آب فرو مى‏رفت برنده قرعه نبود، تنها قلمى كه روى آب باقى ماند، قلمى بود كه نام زكريا بر آن نوشته شده بود، و به اين ترتيب سرپرستى زكريا نسبت به مريم مسلم شد و در واقع از همه سزاوارتر بود زيرا علاوه بر دارا بودن مقام نبوت شوهر خاله مريم بود.

قرعه آخرين راه حل اختلاف

‏ از اين آيه و آياتى كه در سوره صافات در باره يونس آمده استفاده مى‏شود كه براى حل مشكل و يا در هنگام مشاجره و نزاع و هنگامى كه كار به بن‏بست كامل مى‏رسد و هيچ راهى براى پايان دادن به نزاع ديده نمى‏شود مى‏توان از قرعه استمداد جست همين آيات به ضميمه روايات پيشوايان اسلام سبب شده كه قاعده قرعه به عنوان يكى از قواعد فقهى در كتب اسلامى شناخته شود و از آن بحث گردد اما همان طور كه در بالا اشاره شد، قرعه مشروط به وجود بن‏بست كامل است بنا بر اين هر گاه طريق ديگرى براى حل شكل پيدا شود از قرعه نمى‏توان استفاده كرد.

طرز قرعه‏كشى در اسلام صورت خاصى ندارد بلكه مى‏توان از چوبه‏هاى تير يا سنگ ريزه يا كاغذ و مانند آن طورى استفاده كرد كه تبانى و زدوبند در آن راه نداشته باشد روشن است كه در اسلام از طريق قرعه‏كشى نمى‏توان برد و باخت كرد. زيرا اين موضوع مشكلى نبوده كه براى حل آن متوسل به قرعه شويم و چنان درآمدى مشروع نيست.