تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 7
نمايش فراداده

" چرا آنچه حق تو نيست مى‏گيرى" او در پاسخ با معذرت خواهى گفت:" لقد كانت هدية يا رسول اللَّه‏ " آنچه گرفتم هديه بود اى پيامبر خدا.

پيامبر (ص) فرمود:" ا رأيت لو قعد احدكم فى داره و لم نوله عملا ا كان الناس يهدونه شيئا ؟". اگر شما در خانه بنشينيد و از طرف من فرماندار محلى نباشيد آيا مردم به شما هديه‏اى مى‏دهند؟ سپس دستور داد هديه را گرفتند و در بيت المال قرار دادند و وى را از كار بركنار كرد «1».

اسلام حتى براى اينكه قاضى گرفتار رشوه‏هاى مخفى و ناپيدا نشود، دستور مى‏دهد قاضى نبايد شخصا به بازار برود مبادا تخفيف قيمتها بطور ناخودآگاه روى قاضى اثر بگذارد و در قضاوت جانبدارى تخفيف دهنده را كند، چه خوب است مسلمانان از كتاب آسمانى خود الهام بگيرند و همه چيز خود را در پاى بت رشوه‏خوارى قربانى نكنند.

مساله رشوه در اسلام به قدرى مهم است كه امام صادق (ع) در باره آن مى‏فرمايد:" و اما الرشا فى الحكم فهو الكفر باللَّه العظيم‏ "، اما رشوه در قضاوت، كفر به خداوند بزرگ است «2».

و در حديث معروفى كه از رسول خدا نقل شده چنين مى‏خوانيم:" لعن اللَّه الراشى و المرتشى و الماشى بينهما "، خداوند گيرنده و دهنده رشوه و آن كس را كه واسطه ميان آن دو است از رحمت خود دور گرداند «3».

1) الامام على (ع) جلد اول صفحه 155- 156.

2) وسائل الشيعه، جلد 12 حديث 2 باب 5 من ابواب ما يكتسب به.

3) بحار الانوار، جلد 101 صفحه 274 حديث 11 (باب الرشا فى الحكم).