اسلام، مسئوليت آنها را در برابر اينگونه وظائف از بين نمىبرد.
در باره اهميت اين مراسم بزرگ، و فلسفه حج، و آثار فردى و اجتماعى آن در ذيل آيه 196 تا 203 در سوره بقره مشروحا بحث شد «1».
وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ در پايان آيه، براى تاكيد و بيان اهميت مسئله حج، مىفرمايد: كسانى كه كفران كنند و اين دستور الهى را ناديده بگيرند و به مخالفت برخيزند در حقيقت به خود زيان مىرسانند، زيرا خداوند از همه جهانيان بىنياز است.
واژه كفر در اصل به معنى پوشانيدن است و از نظر اصطلاح دينى معنى وسيعى دارد و هر گونه مخالفتى را با حق، چه در مرحله اصولى، و چه در مرحله دستورات فرعى باشد، شامل مىشود، و اگر مشاهده مىكنيم كه" كفر" غالبا در مخالفت با اصول استعمال مىشود دليل بر اين نيست كه منحصرا بهمان معنى بوده باشد، به همين دليل در آيه بالا در مورد" ترك حج" بكار رفته است، و لذا در روايتى از امام صادق (ع) نقل شده كه (كفر) را در آيه به معنى" ترك" تفسير فرموده است «2».
و به عبارت ديگر كفر و فاصله گرفتن از حق- همانند ايمان و توجه بحق- مراحل و درجاتى دارد كه هر كدام براى خود داراى احكام مخصوصى است، و با توجه به اين حقيقت بسيارى از مشكلات كه در معنى آيات و روايات مربوط به كفر و ايمان پيش مىآيد، حل مىشود، بنا بر اين اگر در مورد رباخواران در (سوره بقره- 275) و همچنين در مورد ساحران (بقره- 102) تعبير به كفر شده است به همين منظور است.
1- تفسير نمونه جلد دوم صفحه 23 به بعد و همچنين به جلد اول تفسير صفحه 394 مراجعه فرمائيد. 2- تهذيب بنا بنقل تفسير صافى ذيل آيه.