1- از بندگان تو نصيب معينى خواهم گرفت:
(وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً).
او ميداند قدرت بر گمراه ساختن همه بندگان خدا ندارد، و تنها افراد هوسباز و ضعيف الايمان و ضعيف الاراده هستند كه در برابر او تسليم ميشوند.
2- آنها را گمراه مىكنم (وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ).
3- با آرزوهاى دور و دراز و رنگارنگ آنها را سرگرم ميسازم (وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ) «1»، 4- آنها را به اعمال خرافى دعوت مىكنم، از جمله فرمان مىدهم كه گوشهاى چهار پايان را بشكافند و يا قطع كنند.
(وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ).
و اين اشاره به يكى از اعمال زشت جاهلى است كه در ميان بتپرستان رائج بود كه گوش بعضى از چهارپايان را مىشكافتند و يا بكلى قطع مىكردند و سوار شدن بر آن را ممنوع مىدانستند و هيچگونه از آن استفاده نمىنمودند.
5- آنها را وادار ميسازم كه آفرينش پاك خدايى را تغيير دهند.
(وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ) اين جمله اشاره به آن است كه خداوند در نهاد اولى انسان توحيد و يكتاپرستى و هر گونه صفت و خوى پسنديدهاى را قرار داده است ولى وسوسههاى شيطانى و هوى و هوسها انسان را از اين مسير صحيح منحرف ميسازد و به بيراههها مىكشاند، شاهد اين سخن آيه 30 سوره روم است.
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ
(1) اين كلمه از ماده منى (بر وزن منع) گرفته شده كه به معنى تقدير و اندازهگيرى است ولى بسيارى اوقات به معنى اندازهگيريهاى خيالى و آرزوهاى موهوم به كار مىرود و اگر به نطفه" منى" گفته مىشود آن هم به خاطر اين است كه اندازهگيرى نخستين موجودات زنده از آن آغاز مىگردد.