در نهج البلاغه در فرمان مالك اشتر چنين مىخوانيم:
فانه ليس من فرائض اللَّه شىء الناس اشد عليه اجتماعا مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظيم الوفاء بالعهود، و قد لزم ذلك المشركون فيما بينهم دون المسلمين لما استوبلوا من عواقب الغدر :" در ميان واجبات الهى هيچ موضوعى همانند وفاى به عهد در ميان مردم جهان- با تمام اختلافاتى كه دارند- مورد اتفاق نيست بهمين جهت بت پرستان زمان جاهليت نيز پيمانها را در ميان خود محترم مىشمردند زيرا عواقب دردناك پيمان شكنى را دريافته بودند" «1».
و نيز از امير مؤمنان على (ع) نقل شده كه فرمود:
ان اللَّه لا يقبل الا العمل الصالح و لا يقبل اللَّه الا الوفاء بالشروط و العهود:
" خداوند چيزى جز عمل صالح از بندگان خود نمىپذيرد و جز وفاى به شروط و پيمانها را قبول نميكند" «2».
و از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمود:
لا دين لمن لا عهد له:
" آن كس كه به پيمان خود وفادار نيست دين ندارد" «3».
و روى همين جهت، موضوع وفاى به عهد از موضوعاتى است كه هيچگونه تفاوتى در ميان انسانها در باره آن نيست خواه طرف پيمان مسلمان باشد يا غير مسلمان و به اصطلاح از حقوق انسان است نه از حقوق برادران دينى:
در حديثى از امام صادق (ع) مىخوانيم:
ثلاث لم يجعل اللَّه عز و جل لاحد فيهن رخصة: اداء الامانة الى البر و الفاجر، و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر، و بر الوالدين برين كانا او فاجرين!:
(1) نهج البلاغه- نامههاى على (ع) نامه 53. (2) سفينة البحار جلد 2 صفحه 294. (3) بحار جلد 16 صفحه 144.