تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 383
نمايش فراداده

است؟ گفتند: او از همه يهود به تورات آشناتر است، به دنبال او فرستادند و هنگامى كه نزد پيامبر (ص) آمد به او فرمود: ترا به خداوند يكتايى كه تورات را بر موسى (ع) نازل كرد و دريا را براى نجات شما شكافت و دشمن شما فرعون را غرق نمود و در بيابان شما را از مواهب خود بهره‏مند ساخت سوگند مى‏دهم بگو آيا حكم سنگباران كردن در چنين موردى در تورات بر شما نازل شده است يا نه؟

او در پاسخ گفت: سوگندى به من دادى كه ناچارم بگويم آرى چنين حكمى در تورات آمده است.

پيامبر (ص) گفت: چرا از اجراى اين حكم سرپيچى مى‏كنيد؟

او در جواب گفت: حقيقت اين است كه ما در گذشته اين حد را در باره افراد عادى اجرا مى‏كرديم ولى در مورد ثروتمندان و اشراف خود دارى مى‏نموديم، اين بود كه گناه مزبور در طبقات مرفه جامعه ما رواج يافت تا اينكه پسر عموى يكى از رؤساى ما مرتكب اين عمل زشت شد، و طبق معمول از مجازات او صرفنظر كردند، در همين اثنا يك فرد عادى مرتكب اين كار گرديد، هنگامى كه مى‏خواستند او را سنگباران كنند، خويشان او اعتراض كردند و گفتند: اگر بنا هست اين حكم اجرا بشود بايد در مورد هر دو اجرا بشود به همين جهت ما نشستيم و قانونى سبكتر از قانون سنگسار كردن تصويب نموديم و آن اين بود كه به هر يك چهل تازيانه بزنيم و روى آنها را سياه كرده و وارونه سوار مركب كنيم و در كوچه و بازار بگردانيم! در اين هنگام پيامبر (ص) دستور داد كه آن مرد و زن را در مقابل مسجد سنگسار كنند «1».

و فرمود: خدايا من نخستين كسى هستم كه حكم ترا زنده نمودم بعد از

(1) طبق روايتى كه بيهقى در جلد 8 سنن خود صفحه 246 نقل كرده هنگامى كه علماى يهود خدمت پيامبر (ص) آمدند آن زن و مرد را نيز همراه خود آورده بودند.