تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 73
نمايش فراداده

اسامة بن زيد به گمان اينكه مرد يهودى از ترس جان و براى حفظ مال اظهار اسلام مى‏كند و در باطن مسلمان نيست به او حمله كرد و او را كشت و گوسفندان او را به غنيمت گرفت هنگامى كه خبر به پيامبر (ص) رسيد پيامبر (ص) سخت از اين جريان ناراحت شد و فرمود: تو مسلمانى را كشتى،" اسامة" ناراحت شد و عرض كرد اين مرد از ترس جان و براى حفظ مالش اظهار اسلام كرد پيامبر (ص) فرمود: تو كه از درون او آگاه نبودى، چه ميدانى؟ شايد به راستى مسلمان شده است، در اين موقع آيه فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد كه به خاطر غنائم جنگى و مانند آن هيچگاه انكار سخن كسانى را كه اظهار اسلام مى‏كنند ننمايند بلكه هر كس اظهار اسلام كرد بايد سخن او را پذيرفت.

تفسير

بعد از آنكه در آيات گذشته تاكيدات لازم نسبت به حفظ جان افراد بى‏گناه شد، در اين آيه يك دستور احتياطى براى حفظ جان افراد بى‏گناهى كه ممكن است مورد اتهام قرار گيرند بيان مى‏كند و مى‏فرمايد:" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد هنگامى كه در راه جهاد گام بر ميداريد، تحقيق و جستجو كنيد و به كسانى كه اظهار اسلام مى‏كنند نگوئيد مسلمان نيستيد".

(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً).

و به اين ترتيب دستور مى‏دهد آنهايى را كه اظهار ايمان مى‏كنند با آغوش باز بپذيرند و هر گونه بد گمانى و سوء ظن را نسبت به اظهار ايمان آنها كنار بگذارند.

سپس اضافه ميكند كه مبادا به خاطر نعمتهاى ناپايدار اين جهان افرادى را كه‏