تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 74
نمايش فراداده

اظهار اسلام مى‏كنند متهم كرده و آنها را به عنوان يك دشمن به قتل برسانيد و اموال آنها را به غنيمت بگيريد (تبتغون عرض الحياة الدنيا) «1».

در حالى كه غنيمتهاى جاودانى و ارزنده در پيشگاه خدا است (فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ).

گرچه در گذشته چنين بوديد و در دوران جاهليت جنگهاى شما انگيزه غارتگرى داشت (كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ) «2».

ولى اكنون در پرتو اسلام و منتى كه خداوند بر شما نهاده است، از آن وضع نجات يافته‏ايد، بنا بر اين به شكرانه اين نعمت بزرگ لازم است كه در كارها تحقيق كنيد (فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا).

و اين را بدانيد كه خداوند از اعمال و نيات شما آگاه است.

(إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً).

جهاد اسلامى جنبه مادى ندارد

آيه فوق به خوبى اين حقيقت را روشن مى‏سازد كه هيچ مسلمانى نبايد براى هدف مادى گام در ميدان جهاد بگذارد و به همين دليل بايد نخستين اظهار ايمان را از طرف دشمن بپذيرد، و به نداى صلح او پاسخ گويد اگر چه از غنائم مادى فراوان محروم گردد زيرا هدف از جهاد اسلامى توسعه‏طلبى و جمع غنائم نيست،

(1)" عرض" (بر وزن مرض) به معنى چيزى است كه ثبات و پايدارى ندارد بنا بر اين" عرض الحياة الدنيا" به معنى سرمايه‏هاى زندگى دنيا است كه همگى بدون استثناء ناپايدارند.

(2) در تفسير اين جمله احتمال ديگرى نيز داده شده است و آن اينكه خود شما نيز در آغاز اسلام آوردن چنين وضعى را داشتيد، يعنى با زبان گواهى به حقانيت اسلام داديد و از شما پذيرفته شد در حالى كه مكنون قلب شما بر كسى روشن نبود.