بنا بر اين مهاجران در هر صورت به پيروزى بزرگى نائل مىگردند، چه بتوانند خود را به مقصد برسانند و از آزادى و حريت در انجام وظائف بهره گيرند، و چه نتوانند و جان خود را در اين راه از دست بدهند، و با اينكه تمام پاداشهاى نيكوكاران بر خدا است، ولى در اينجا به خصوص تصريح به اين موضوع شده است كه فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ:" پاداش او بر خدا لازم شده است" و اين نهايت عظمت و اهميت پاداش مهاجران را روشن مىسازد.
طبق اين آيه و آيات فراوان ديگر قرآن، اسلام با صراحت دستور ميدهد كه اگر در محيطى بخاطر عواملى نتوانستيد آنچه وظيفه داريد انجام دهيد، به محيط و منطقه امن ديگرى" هجرت" نمائيد، زيرا با وسعت جهان هستى" نتوان مرد به ذلت كه در اينجا زادم"!.
و علت اين دستور روشن است، زيرا اسلام جنبه منطقهاى ندارد، و وابسته و محدود به مكان و محيط معينى نيست.
و به اين ترتيب علاقههاى افراطى به محيط تولد و زادگاه و ديگر علائق مختلف از نظر اسلام نميتواند مانع از هجرت مسلمان باشد.
و لذا مىبينيم در صدر اسلام، همه اين علاقهها بخاطر حفظ و پيشرفت اسلام بريده شد، و به گفته يكى از مورخان غرب" قبيله و خانواده تنها شجره و درختى است كه در صحرا مىرويد و هيچ فردى جز در پناه آن نمىتواند زندگى كند، و محمد (ص) با هجرت خويش شجرهاى را كه از گوشت و خون خانوادهاش پرورده شده بود براى پروردگارش قطع كرد." (و با قريش رابطه خود را بريد) «1».
(1) محمد خاتم پيامبران جلد اول.