تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 140
نمايش فراداده

عامل زوال و فناست.

و از آنجا كه گروه منافقان هم به خويشتن ستم مى‏كنند و هم به جامعه، در آخر آيه مى‏فرمايد" خداوند ظالمان را هدايت نمى‏كند" (وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ).

همانگونه كه بارها گفته‏ايم هدايت الهى يعنى فراهم ساختن مقدمات براى رسيدن به مقصد، تنها شامل حال گروهى مى‏شود كه شايستگى و استحقاق و آمادگى آن را داشته باشند، اما ظالمانى كه از اين شايستگى دورند هرگز مشمول چنين لطفى نخواهند بود زيرا خداوند حكيم است و مشيت و اراده‏اش روى حساب.

در آخرين آيه اشاره به لجاجت و سرسختى منافقان كرده، مى‏گويد آنها چنان در كار خود سرسختند و در نفاق سرگردان، و در تاريكى و ظلمت كفر حيرانند كه حتى" بنائى را كه خودشان برپا كردند همواره به عنوان يك عامل شك و ترديد، يا يك نتيجه شك و ترديد، در قلوب آنها باقى ميماند، مگر اينكه دلهاى آنها قطعه قطعه شود و بميرند" (لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ).

آنها در يك حالت حيرت و سرگردانى دائم بسر مى‏برند، و اين كانون نفاق و مسجد ضرارى كه برپا كرده بودند به صورت يك عامل لجاجت و ترديد در روح آنها هم چنان باقى مى‏ماند، هر چند آن بنا را پيامبر (ص) بسوزاند و ويران كند، اما گويى نقش آن از دل پر ترديدشان زائل نمى‏گردد.

و در آخر آيه مى‏گويد" و خداوند دانا و حكيم است" (وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ).

اگر به پيامبرش دستور مبارزه و در هم كوبيدن چنين بناى ظاهرا حق به- جانبى را داد به خاطر آگاهى از نيات سوء بنا كنندگان و باطن و حقيقت اين بنا بود اين دستور عين حكمت و بر طبق مصلحت و صلاح حال جامعه اسلامى صادر شد