تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 163
نمايش فراداده

و مانند آن مخصوص مسائلى است كه در پرده ابهام باقى مانده و نياز به تبيين و روشنگرى دارد، و مسلما مستقلات عقلى را شامل نمى‏شود، زيرا زشتى ظلم و خوبى عدالت موضوع مبهمى نيست كه نياز به تبيين داشته باشد.

كسانى كه چنين مى‏گويند توجه ندارند كه اگر اين سخن درست باشد هيچ لزومى ندارد كه مردم به نداى پيامبران پاسخ گويند و براى پى بردن به صدق آنها به مطالعه در دعوت مدعى نبوت و معجزاتش بپردازد: چرا كه هنوز صدق پيامبر و حكم الهى براى آنان روشن نشده، بنا بر اين لزومى ندارد كه ادعاى آنان را مورد بررسى قرار دهند.

لذا همانگونه كه وجوب بررسى دعوت مدعيان نبوت به حكم عقل و فرمان خرد است، و به اصطلاح از مستقلات عقليه مى‏باشد، ساير مسائلى را كه عقل و خرد آنها را به روشنى درك مى‏كند نيز واجب الاتباع است.

شاهد اين سخن تعبيرى است كه در بعضى از احاديث كه از طرق اهل بيت (ع) وارد شده استفاده و به چشم مى‏خورد، در كتاب توحيد از امام صادق (ع) مى‏خوانيم:

كه در تفسير اين آيه فرمود: حتى يعرفهم ما يرضيه و ما يسخطه يعنى خداوند كسى را مجازات نمى‏كند تا آن زمانى كه به آنها بفهماند و معرفى كند كه چه چيزها موجب خشنودى او است و چه چيزها موجب خشم و غضب او «1».

و به هر حال اين آيه و مانند آن پايه‏اى براى يك قانون كلى اصولى محسوب مى‏شود كه ما دام كه دليلى بر وجوب يا حرمت چيزى نداشته باشيم هيچگونه مسئوليتى در برابر آن نداريم، و به تعبير ديگر همه چيز براى ما مجاز است مگر آنكه دليلى بر وجوب يا تحريم آن اقامه شود، و اين همانست كه نام آن را" اصل برائت" مى‏گذارند.

(1) تفسير نور الثقلين جلد دوم صفحه 276.