تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 216
نمايش فراداده

سراغ دو اصل اساسى تعليمات همه انبياء يعنى" مبدء" و" معاد" مى‏رود، و در دو آيه فوق اين دو اصل مهم را در ضمن عباراتى كوتاه و گويا بيان مى‏كند.

نخست مى‏گويد:" پروردگار شما همان خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد" (إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ).

همانگونه كه سابقا هم اشاره كرده‏ايم كلمه" يوم" در لغت عرب و" روز" در فارسى و معادل آن در ساير لغات در بسيارى مواقع به معنى دوران استعمال مى‏شود چنان كه مى‏گوئيم: روزى در كشور ما استبداد حكومت مى‏كرد، ولى اكنون در پرتو انقلاب روز آزادى است، يعنى دورانى استبداد بود و پس از پايان استبداد دوران رهايى مردم رسيده است «1».

بنا بر اين مفهوم جمله فوق اين مى‏شود كه پروردگار آسمان و زمين را در شش دوران آفريده است و چون در باره اين دورانهاى ششگانه سابقا سخن گفته‏ايم از تكرار آن خود دارى مى‏كنيم «2».

سپس اضافه مى‏كند:" خداوند پس از آفرينش جهان زمام امور آنها را در دست گرفت" (ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ).

" همه كارهاى جهان به فرمان او است، و همه چيز در قبضه تدبيرش" (يدبر الامر).

كلمه" عرش" گاهى به معنى" سقف"، و گاهى به معنى چيزى كه داراى سقف است، و زمانى به معنى تختهاى بلند پايه مى‏آيد، اين معنى اصلى آن است اما معنى كنايى آن همان قدرت است، چنان كه مى‏گوئيم فلان شخص بر تخت نشست، و يا پايه‏هاى تختش فرو ريخت، و يا او را از تخت به زير آوردند، همه اينها كنايه از قدرت يافتن و يا از دست دادن قدرت است در حالى كه ممكن است اصلا تختى‏

(1) و (2) براى توضيح بيشتر و ذكر مثالهايى در اين باره از عربى و فارسى به جلد 6 صفحه 200 ذيل آيه 54 سوره اعراف مراجعه نمائيد.