تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 248
نمايش فراداده

شريكهايى كه براى او مى‏سازند" (سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ).

(در باره شفاعت به طور مشروح در جلد اول صفحه 163 و جلد دوم صفحه 196 بحث شده است).

[سوره يونس (10): آيه 19]

وَ ما كانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (19)

ترجمه:

19- و (در آغاز) همه مردم امت واحدى بودند سپس اختلاف كردند، و اگر فرمانى از طرف پروردگار تو (در باره عدم مجازات سريع آنان) نبود، در آنچه اختلاف داشتند ميان آنها داورى مى‏كرد.

تفسير:

اين آيه به تناسب بحثى كه در آيه قبل در زمينه نفى شرك و بت پرستى گذشت اشاره به فطرت توحيدى همه انسانها مى‏كند و مى‏گويد:" در آغاز همه افراد بشر امت واحدى بودند" و جز توحيد در ميان آنها آئين ديگرى نبود (وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً).

اين فطرت توحيدى كه در ابتدا دست نخورده بود با گذشت زمان بر اثر افكار كوتاه و گرايشهاى شيطانى، دستخوش دگرگونى شد، گروهى از جاده توحيد منحرف شدند و به شرك روى آوردند و طبعا" جامعه انسانى به دو گروه مختلف تقسيم شد" گروهى موحد و گروهى مشرك (فَاخْتَلَفُوا).

بنا بر اين شرك در واقع يك نوع بدعت و انحراف از فطرت است، انحرافى كه از مشتى اوهام و پندارهاى بى اساس سرچشمه گرفته است.