تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 249
نمايش فراداده

در اينجا ممكن بود اين سؤال پيش بيايد كه چرا خداوند اين اختلاف را از طريق مجازات سريع مشركان بر نمى‏چيند؟ تا بار ديگر همه جامعه انسانى موحد شوند.

قرآن بلافاصله براى پاسخ به اين سؤال اضافه مى‏كند،" اگر فرمان سابق الهى دائر بر آزادى بشر در مسير هدايت كه رمز تكامل و پيشرفت او است نبود، خداوند به زودى در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏كرد"، و مشركان و منحرفان را به كيفر مى‏رسانيد (وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ).

بنا بر اين،" كلمه" در آيه فوق اشاره به سنت و فرمان آفرينش دائر به آزادى انسانها است كه از آغاز چنين بوده است، چه اينكه اگر منحرفان و مشركان بلافاصله مجازات شوند، ايمان موحدان تقريبا جنبه اضطرارى و اجبارى پيدا مى‏كند و حتما از روى ترس و وحشت خواهد بود، و چنين ايمانى نه مايه افتخار است، و نه دليل بر تكامل، خداوند اين داورى و كيفر را بيشتر براى سراى ديگر گذاشته است تا نيكوكاران و پاكان آزادانه راه خود را انتخاب كنند.

[سوره يونس (10): آيه 20]

وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ (20)

ترجمه:

20- و مى‏گويند چرا معجزه‏اى از پروردگارش بر او نازل نمى‏شود؟ بگو غيب (و معجزات) براى خدا (و به فرمان او) است شما در انتظار باشيد من هم با شما در انتظارم (شما در انتظار معجزات اقتراحى و بهانه‏جويانه باشيد و من هم در انتظار مجازات شما!).