تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 276
نمايش فراداده

او است، اگر عبادت به خاطر شايستگى و عظمت ذات معبود باشد، اين شايستگى و عظمت تنها در خدا است، و اگر براى اين باشد كه مى‏تواند سرچشمه سود و زيان گردد اين نيز مخصوص خدا است.

پس از آنكه نمونه‏هايى از آثار عظمت و تدبير خداوند را در آسمان و زمين بيان كرد و و جدان و عقل مخالفان را به داورى طلبيد و آنها به آن معترف گرديدند، در آيه بعد با لحنى قاطع مى‏فرمايد:" اين است اللَّه، پروردگار بر حق شما"! (فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ).

نه بتها، و نه ساير موجوداتى را كه شريك خداوند در عبوديت قرار داده‏ايد و در برابر آنها سجده و تعظيم مى‏كنيد.

آنها چگونه مى‏توانند شايسته عبوديت باشند در حالى كه نه فقط نمى‏توانند در آفرينش و تدبير جهان شركت كنند، بلكه خودشان سر تا پا نياز و احتياجند.

سپس نتيجه گيرى مى‏كند" اكنون كه حق را بروشنى شناختيد، آيا بعد از حق چيزى جز ضلال و گمراهى وجود دارد؟" (فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ).

با اين حال چگونه از عبادت و پرستش خدا روى مى‏گردانيد، با اينكه مى‏دانيد معبود حقى جز او نيست"؟! (فَأَنَّى تُصْرَفُونَ).

اين آيه در حقيقت يك راه منطقى روشن را براى شناخت باطل و ترك آن پيشنهاد مى‏كند، و آن اينكه نخست بايد از طريق و جدان و عقل براى شناخت حق گام برداشت، هنگامى كه حق شناخته شد، هر چه غير آن و مخالف آن است باطل و گمراهى است، و بايد كنار گذاشته شود.

و در آخرين آيه براى بيان اين نكته كه چرا آنها با وضوح مطلب و روشنايى حق به دنبال آن نمى‏روند مى‏گويد:" اينگونه فرمان خدا در باره اين افراد كه‏