تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 9 -صفحه : 440/ 240
نمايش فراداده

يك سؤال مهم:

در اينجا فورا يك علامت استفهام بزرگ در فكر هر شنونده‏اى ترسيم مى‏شود كه اين نابرابرى ميان" گناه" و" مجازات" چگونه در كار خدا ممكن است؟ چگونه مى‏توان پذيرفت كه انسان تمام عمر خود را كه حد اكثر 80 يا 100 سال بوده كار خوب يا بد كرده است ولى مليونها مليون سال و بيشتر- پاداش و كيفر ببيند؟!.

البته اين مطلب در مورد پاداش چندان مهم نيست، زيرا بخشش و پاداش هر چه بيشتر باشد نشانه فضل و كرم پاداش دهنده است، بنا بر اين جاى ايراد و خرده‏گيرى نيست.

اما در مورد كار بد و گناه و ظلم و كفر اين سؤال هست كه چگونه عذاب جاودانه در برابر گناه محدود با اصل عدالت خدا سازگار است؟.

كسى كه دوران طغيان و سركشى و تجاوزش حد اكثر از يك صد سال تجاوز نمى‏كند چرا هميشه بايد در آتش و مجازات شكنجه ببيند؟!.

آيا عدالت ايجاب نمى‏كند كه يك نوع تعادل در اينجا برقرار گردد و مثلا 100 سال (به اندازه اعمال خلافش) كيفر ببيند؟!.

پاسخ‏هاى غير قانع كننده

پيچيدگى پاسخ اين اشكال سبب شده كه بعضى به فكر توجيه آيات خلود بيفتند و آنها را طورى تفسير كنند كه مجازات جاودان كه به عقيده آنها بر خلاف اصل عدالت است از آن استفاده نشود.

1- بعضى مى‏گويند: منظور از" خلود" معنى كنايى يا مجازى آن است يعنى يك مدت نسبتا طولانى، همانطور كه به افرادى كه تا آخر عمر بايد در زندان بمانند مى‏گويند آنها محكوم به" زندان ابد" هستند، با اينكه مسلما ابديتى در هيچ زندانى وجود ندارد و با پايان عمر زندانى پايان مى‏يابد، حتى‏