بعضى از روايات در چهل سالگى است. و از همه اينها گذشته آنچه در بالا گفته شد يك قانون همگانى محسوب نمىشود كه در باره همه اشخاص صادق باشد.
4- آخرين نكتهاى كه در اينجا توجه به آن لازم است اينكه: قرآن در آيات فوق به هنگامى كه سخن از دادن حكمت و علم به يوسف مىگويد اضافه مىكند:" اين چنين نيكوكاران را پاداش مىدهيم" يعنى مواهب الهى حتى به پيامبران بىحساب نيست. و هر كس به اندازه نيكوكارى و احسانش از درياى بىكران فيض الهى بهره مىگيرد. همانگونه كه يوسف در برابر صبر و استقامت در مقابل آن همه مشكلات سهم وافرى نصيبش شد.
وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (23) وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ (24)
23- و آن زن كه يوسف در خانه او بود از او تمناى كامجويى كرد و درها را بست و گفت بشتاب بسوى آنچه براى تو مهياست! (يوسف) گفت پناه مىبرم بخدا، او (عزيز مصر) صاحب نعمت من است، مقام مرا گرامى داشته (آيا ممكن است به او ظلم و خيانت كنم؟) مسلما ظالمان رستگار نمىشوند.
24- آن زن قصد او را كرد، و او نيز- اگر برهان پروردگار را نمىديد- قصد وى را- مىنمود، اينچنين كرديم تا بدى و فحشاء را از او دور سازيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود.