وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا كُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (5) وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقابِ (6)
5- و اگر مىخواهى (از چيزى) تعجب كنى عجيب گفتار آنها است كه مىگويند آيا هنگامى كه خاك شديم (بار ديگر زنده مىشويم و) به خلقت جديدى باز مىگرديم؟! آنها كسانى هستند كه به پروردگارشان كافر شدهاند و آن غل و زنجيرهاست در گردنشان، و آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند!.
6- آنها پيش از حسنه (و رحمت) از تو تقاضاى تعجيل سيئه (و عذاب) مىكنند با اينكه قبل از آنها بلاهاى عبرتانگيز نازل شده، و پروردگار تو نسبت به مردم با اينكه ظلم مىكنند داراى مغفرت است و هم پروردگارت عذاب شديد دارد.
بعد از بحثى كه پيرامون نشانههاى عظمت خداوند در آيات قبل گذشت، در نخستين آيه مورد بحث به مساله" معاد" مىپردازد، و با ارتباط و پيوستگى خاصى كه ميان مساله مبدء و معاد است، اين بحث را تحكيم مىبخشد و مىگويد:
" اگر مىخواهى تعجب كنى از اين گفتار آنها تعجب كن كه مىگويند آيا هنگامى كه خاك شديم بار ديگر آفرينش تازهاى پيدا خواهيم كرد"؟! (وَ إِنْ تَعْجَبْ