بداند، زيرا از دريچه چشم يك موحد سرچشمه تمام قدرتها و نيروها او است.
نقطه مقابل" توكل بر خدا" تكيه كردن بر غير او است يعنى به صورت اتكايى زيستن، و وابسته به ديگرى بودن، و از خود استقلال نداشتن است، دانشمندان اخلاق مىگويند: توكل ثمره مستقيم توحيد افعالى خدا است، زيرا همانطور كه گفتيم از نظر يك موحد هر حركت و كوشش و تلاش و جنبش، و هر پديدهاى كه در جهان صورت مىگيرد بالآخره به علت نخستين اين جهان يعنى ذات خداوند ارتباط مىيابد، بنا بر اين يك موحد همه قدرتها و پيروزيها را از او مىداند.
با توجه به آنچه ذكر كرديم استفاده مىشود كه:
اولا: توكل بر خدا، بر آن منبع فنا ناپذير قدرت و توانايى، سبب افزايش مقاومت انسان در برابر مشكلات و حوادث سخت زندگى است، به همين دليل به هنگامى كه مسلمانان در ميدان" احد" ضربه سختى خوردند، و دشمنان پس از ترك اين ميدان بار ديگر از نيمه راه بازگشتند تا ضربه نهايى را به مسلمين بزنند، و اين خبر به گوش مؤمنان رسيد، قرآن مىگويد افراد با ايمان نه تنها در اين لحظه بسيار خطرناك كه قسمت عمده نيروى فعال خود را از دست داده بودند وحشت نكردند بلكه با تكيه بر" توكل" و استمداد از نيروى ايمان بر پايدارى آنها افزوده شد و دشمن فاتح با شنيدن خبر اين آمادگى به سرعت عقب نشينى كرد (آل عمران آيه 173).
نمونه اين پايدارى در سايه توكل در آيات متعددى به چشم مىخورد، از جمله در آيه 122 آل عمران قرآن مىگويد:" توكل بر خدا جلو سستى دو طايفه از جنگجويان را در ميدان جهاد گرفت".
و در آيه 12 سوره ابراهيم" توكل ملازم با صبر و استقامت در برابر جملات