تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 15
نمايش فراداده

تفسير: فرمان قطعى پروردگار!

بعد از ذكر نزول قرآن از سوى خداوند و توصيف او به صفاتى كه انگيزه خوف و رجاء است سخن از گروهى به ميان مى‏آورد كه در برابر اين آيات الهى به مجادله و پرخاشگرى برمى‏خيزند، و سرنوشت اين گروه را ضمن جمله‏هايى كوتاه و كوبنده روشن مى‏سازد، مى‏فرمايد:" تنها كسانى در آيات الهى مجادله مى‏كنند كه از روى عناد و لجاج كافر شده‏اند" (ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا).

درست است كه اين گروه احيانا نيرو و جمعيت و قدرتى دارند، ولى" مبادا رفت و آمدهاى آنها در شهرهاى مختلف و قدرت نمائيهايشان تو را بفريبد"! (فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ).

چند روزى كر و فر و هياهويى دارند، اما به زودى چون حبابهاى روى آب محو و نابود مى‏گردند و يا همچون خاكسترى در برابر تند باد متلاشى مى‏شوند.

" يجادل" از ماده" جدل" در اصل به معنى تابيدن طناب و محكم كردن آن است، سپس در مورد ساختمانها و زره، و مانند آن به كار رفته و به همين جهت به عمل كسانى كه در مقابل هم مى‏ايستند و مناظره مى‏كنند و هر كدام مى‏خواهد پايه‏هاى سخن خود را محكم كرده، بر ديگرى غلبه نمايد" مجادله" گفته مى‏شود.

ولى بايد توجه داشت كه" مجادله" از نظر محتواى لغت عرب هميشه مذموم نيست (هر چند در فارسى روزمره به ما اين معنى را مى‏بخشد) بلكه اگر در مسير حق و متكى به منطق و براى تبيين واقعيتها و ارشاد افراد بيخبر بوده باشد ممدوح‏