تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 253
نمايش فراداده

انحراف و بدبختى و گمانهاى زشت آنها آغاز مى‏گردد؟

يا اينكه اينها ادامه سخنان پوستهاى اعضاى تن انسان است.

معنى دوم مناسبتر به نظر مى‏رسد، و تعبيرات آيه با آن سازگارتر است، هر چند اعضاى تن نيز اين سخنان را به فرمان خدا و تعليم او مى‏گويند و نتيجه همه تقريبا يك چيز است.

نكته‏ها

1- حسن ظن و سوء ظن به خدا

آيات فوق به خوبى گواهى مى‏دهد كه گمان بد در باره خداوند به قدرى خطرناك است كه گاه موجب هلاكت و عذاب ابدى انسان مى‏گردد، نمونه آن گمان گروهى از كفار بود كه گمان مى‏كردند خدا اعمال آنها را نمى‏بيند، و سخنان آنها را نمى‏شنود، همين سوء ظن سبب خسران و هلاكتشان شد.

به عكس حسن ظن در باره خداوند موجب نجات در دنيا و آخرت است، چنانچه در حديثى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم:

ينبغى للمؤمن ان يخاف اللَّه خوفا كانه يشرف على النار و يرجوه رجاء كانه من اهل الجنة، ان اللَّه تعالى يقول:

وَ ذلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ ... ثم قال ان اللَّه عند ظن عبده: ان خيرا فخير، و ان شرا فشر:

" سزاوار است بنده مؤمن آن چنان از خدا بترسد كه گويى در كنار دوزخ قرار گرفته و مشرف بر آتش است، و آن چنان به او اميدوار باشد كه گويى اهل بهشت است، چنان كه خداوند متعال مى‏فرمايد: اين گمانى است كه شما به خدا پيدا كرديد و سبب هلاكتان شد، سپس امام (ع) افزود: خداوند نزد گمان بنده خويش است اگر گمان نيك ببرد نتيجه‏اش نيك و اگر گمان بد ببرد نتيجه‏اش بد است" «1».

(1) مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث.