آوردند: مؤمن آل فرعون، و همسر فرعون و آن مردى كه قبل از نبوت موسى به او خبر داد كه فرعونيان تصميم دارند تو را به خاطر قتل يكى از اتباعشان به قتل برسانند و هر چه زودتر از مصر بيرون رو (قصص- 20).
ولى قرائتى در دست است كه نشان مىدهد بعد از ماجراى موسى با ساحران گروه قابل ملاحظهاى به موسى ايمان آوردند و ظاهر اين است كه ماجراى مؤمن آل فرعون بعد از جريان ساحران بود.
بعضى نيز احتمال دادهاند كه او از بنى اسرائيل بوده كه در ميان فرعونيان مىزيسته و مورد اعتمادشان بوده است، ولى اين احتمال بسيار ضعيف به نظر مىرسد چرا كه با تعبير" آل فرعون"، و همچنين" يا قوم" (اى قوم من) سازگار نيست، ولى به هر حال نقش مؤثر او در تاريخ موسى و بنى اسرائيل كاملا روشن است، هر چند تمام خصوصيات زندگى او امروز براى ما روشن نيست.
" تقيه" يا" كتمان عقيده باطنى" بر خلاف آنچه بعضى مىپندارند به معنى ضعف و ترس و محافظه كارى نيست، بلكه غالبا به عنوان يك وسيله مؤثر براى مبارزه با زورمندان و جباران و ظالمان مورد استفاده قرار مىگيرد، كشف اسرار دشمن جز از طريق افرادى كه از روش تقيه استفاده مىكنند ممكن نيست.
ضربات غافلگيرانه بر پيكره دشمن جز از طريق تقيه و كتمان نقشهها و طرحهاى مبارزه صورت نمىگيرد.
و مؤمن آل فرعون نيز تقيهاش براى خدمت به آئين موسى (ع) و دفاع از حيات او در لحظات سخت و بحرانى بود، چه چيز از اين بهتر كه انسان فرد مؤمنى در دستگاه دشمن داشته باشد كه تا اعماق تشكيلات او نفوذ كند، و از همه چيز با خبر گردد و به موقع دوستان را در جريان بگذارد، و حتى در موقع لزوم