جوانان و نيروى جوانى سرمايه گرانقدر يك كشور محسوب مىشود و با هدايت درست و صحيح آن مىتوان نيروى عظيمى را در جهت سازندگى و پيشرفت جامعه به حركت در آورد، از سوى ديگر جوانان داراى انتظارات و خواسته هايى هستند كه برآورده كردن آن خواسته ها در چهارچوب مصالح ملى و كشور مىتواند زمينه استفاده بهينه از نيروى سرشار آنها را فراهم آورد. لذا مقام معظم رهبرى همواره مسئولين كشور و خصوصا مسئولين دستگاههاى اجرائى را به اين امر مهم متوجه ساخته و توصيه هاى فراوانى در اين زمينه داشته اند:
الف) ايشان در ضرورت ايجاد ارتباط با جوانان مىفرمايند:
«شرح صدر با جوانان، فراگرفتن زبان جوانان، با زبان مناسب با جوانها صحبت كردن، امروز اهميت مضاعف دارد،... امروز اكثريت اين ملت جوانها هستند، در ميان آنها تعداد زيادى تحصيل كرده وجود دارد. امروز وظيفه ما در قبال جوانها، يك وظيفه حساس تر و خطيرتر است.»(228)
ب) در مورد فراهم كردن وسائل و زمينه هاى كمال جوانان مىفرمايند:
«و بر پدر و مادر، بر مدرسه، بر حكومت، بر مسئولان بخشهاى گوناگون بايد وسائل رشد و كمال او (جوان) را فراهم بكنند. به او كمك كنند تا بتواند راه درست را انتخاب كند، اين كمك كردن هم به ميزان زيادى با رفتار و عمل ممكن مىشود، گفتار و حرف هميشه اثرى ندارد گاهى ممكن است موثر واقع بشود، اما گاهى عمل، حرف را تخطئه مىكند.»(229)
ج) آنگاه با بيانى قاطع و فراگير تمامى مسئولان و دستگاههاى كشور را در مقابل جوان و نيروى جوانى مسئول دانسته و مىفرمايند:
«همه دستگاههاى مسئول چه دولتى و چه غير دولتى، چه صدا و سيما چه وزارتخانه هاى مربوط به جوانان، آموزش و پرورش و در دانشگاهها، چه بخشهاى مروبط به ورزش، چه بخشهاى ويژه جوانان، چه بسيج، چه روحانيت چه ارگانهاى تبليغى و ترويج دين بايد احساس كنند كه در مقابل اين نسل، در مقابل اين جمعيت عظيم، در مقابل اين همه استعداد و اين همه انرژى متراكم مسئولند.»(230)
معظم له در ادامه مىفرمايند:
«همه مسئوليت دارند، مخصوصا دولت، روحانيت، صدا و سيما، بسيج، سازمان ورزش كشور، نهادها و مراكز فرهنگى، اينها مسئوليت هاى بزرگ در قبال نسل جوان دارند، بخصوص در كشورى مثل كشور ما كه نسل جوان از لحاظ كميت، متراكم و گسترده، از لحاظ روحيه ايمانى، از لحاظ آماده، آمادگى كارهاى بزرگ، از لحاظ استعداد يك مجموعه بسيار با استعداد.»(231)
و نيز مسئله جوانان را يك مسئله ملى و همگانى دانسته و مىفرمايند:
«مسئله جوانان در كشور ما بايد به يك مسئله حقيقتا ملى تبديل شود، همه بايد در قبال اين مسئله احساس مسئوليت كنند، هم دولت، هم روحانيت، هم بسيج، هم سازمانهاى ورزشى، هم صدا و سيما، هم دستگاههائى كه در زمينه هاى مربوط به جوانان مىتوانند نقش ايفا كنند، بايد در خصوص مسئله جوانان در اين كشور احساس مسئوليت كنند.»(232)
در ادامه ايشان جوانان را مورد خطاب قرارداده و ضمن مسئول دانستن آنان در برابر خويش اظهار مىدارند كه:
«جوانهاى عزيز، اين نيروى جوانى را، اين نشاط جوانى را، اين قدرتى را كه يك كشور مىتواند به آن ببالد، آن كسى كه بايد آن را حفظ كند در درجه اول شما هستيد، البته مسئولان به خصوص مسئولان فرهنگى كشور هم مسئوليت دارند... دولت هم مسئوليت دارد اما خود شما جوانان در درجه اول مسئوليت داريد.»(233)
و در جاى ديگر مىفرمايند:
«همه كسانى كه با جوانها مواجهند از جمله خود شما جوانهاى عزيزى كه در انجمنهاى اسلامى هستيد يا عزيزانى كه در امور تربيتى هستند سعى كند رفتار خودشان را عاقلانه، حكيمانه، خيرخواهانه، صالح جويانه، صميمانه و سرشار از محبت و صفا قرار بدهند، اين مىتواند دلهاى جوانها را هر جا و هر طور كه باشند ولو فرض كنيد بر روى احساسات پاك آنها خاكسترى از خطابه هم نشسته باشد از آنجا كه در معرض آن است نجات بدهد.»(234)