در سرزمین تبوک

جعفر سبحانی‏

نسخه متنی -صفحه : 293/ 117
نمايش فراداده

‌ داده مي‏شوند و اين حس، مهم‏ترين حس ظاهرى انسان محسوب مي‏شود. به‏همين دليل بدان و دزدان پيوسته از ظلمت و تاريكى استفاده مي‏كنند. راهزنان، وقتى چشم‏انداز ميدان فعاليت بشر را تاريك و بي‏نور ديدند، دست به تاراج مي‏زنند و حيوانات درنده از غارها بيرون آمده به دنبال شكار مي‏روند.

مشابه همين آثار و خواص در نور معنوى نيز موجود است. نور معنوى عبارت است از: ايمان به خداى يگانه و روز رستاخيز و مظهر آن، به‏كار بستن برنامه‏هايى است كه از طرف خداى جهان به وسيله فرستادگان او براى بشر ابلاغ گرديده‏است.

مقايسه‏اى ميان نور حسى و نور معنوي

1. در پرتو نور ايمان، فكر پرورش مي‏يابد و شعاع فكر از نمودهاى طبيعت تجاوز مي‏كند و به سير و تفكّر در عالم ديگر ادامه مي‏دهد و از نظر عمل، گل‏هاى فضايل اخلاقى در گلزار وجود انسان مي‏رويد و با تابش نور معرفت و عقيده، اين فضايل روحى به صورت ملكات عاليه انسانى در مي‏آيد.

2. انسان در پرتو نور ايمان به سريع‏ترين ترقى دست مي‏يابد و ايمان، به هدف تحرّ ك مي‏بخشد و نحوه پيشرفت مردان با ايمان به هدف، با افراد غير مؤمن كاملاً محسوس است. نور ايمان به سرعت برق آسا، حاملان آن را به هدف مي‏رساند.

3. حق و باطل در سايه نور ايمان از هم تشخيص داده مي‏شود. دزدان اجتماع، پيوسته از تاريكى كفر و ظلمت بي‏ايمانى استفاده كرده و به منظورهاى سياسى، جامعه را براى برهنگى از فضايل آماده مي‏سازند. روى همين جهت، قرآن تمام كتاب‏هاى آسمانى را نور خوانده است و ما به پاره‏اى از موارد استعمال واژه «نور» در قرآن اشاره مي‏نماييم.

در پاره‏اى از موارد، نور به معناى اسلام و ايمان به‏كار رفته است؛ مانند اين آيه و مشابه آن: «اللّهُ وَلِى الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ».1 و نيز به معناى ظلمت در مقابل ايمان، (يعنى كفر) به‏كار رفته است و در مواردى، مقصود از اين

1. بقره(2) آيه 257.