سلسله داستان های آیه به آیه قرآن مجید

علی میرخلف زاده

نسخه متنی -صفحه : 113/ 65
نمايش فراداده

سپاسگزارى خدا

هشام بن احمر مىگويد:

همراه امام كاظم عليه السلام بودم، آن حضرت سوار بر مركب بود، و باهم در خارج شهر مدينه حركت مىكرديم.

ناگهان ديدم آن حضرت از بالاى مركب، زانو خم كرد و پياده شد و به سجده افتاد، و سجده طولانى انجام داد؛ سپس سر بلند فرمود.

از آن حضرت پرسيدم: «قربانت گردم، چرا سجده طولانى نمودى؟»

حضرت امام كاظم عليه السلام فرمود:

هنگام حركت، به ياد نعمتى افتادم كه خداوند به من عطا فرموده است، خواستم خدا را به خاطر آن نعمت سپاسگزارى و تشكّر نمايم، به همين خاطر سجده شكر نمودم. (و در حال سجده از خدا تشكر و سپاس گذارى كردم.)(88)


  • هزار سال اگر آورم بيك سجده كه سالى هزار مهْ، مه هزار روز بُوَد و هر كدام زِ هنگام هزار سال شود برابرى نكند اين سجود سر انجام

  • هنوز شكر يك روز آن نگشته تمام و روز آن شود در عدد هزار هنگام برابرى نكند اين سجود سر انجام برابرى نكند اين سجود سر انجام

(مقدم)