فضائل و سیره چهارده معصوم علیهم السلام در آثار استاد علامه حسن زاده آملی

عباس عزیزی

نسخه متنی -صفحه : 927/ 793
نمايش فراداده

بخش دهم: احتجاجات امام صادق عليه السلام

758- بنده جعفر بن محمد صادق عليه السلام

در كتاب وافى است كه ابو حنفيه مىگويد:

نزد حجامى رفتم تا موى سرم را بتراشد، حجام به من گفت: سرت را پايين بياور و روى به قبله كن و نام خداى را بر زبان جارى ساز!

پس، از او شش خصلت بياموختم كه پيش از آن در من نبود.

بدو گفته: آيا تو آزادى يا بنده اى؟

گفت: بنده ام

گفتم: بنده كه هستى؟

در پاسخ گفت: بنده جعفر بن محمد صادق!

پرسيدم: آيا اكنون در خانه است؟

گفت: آرى؟

سپس، به سوى منزلش رفتن و اذن ورود خواستم، ليكن مرا اذن ندادند. اندكى بعد، مردمى از كوفه آمدند و اذن گرفته، داخل شدند. و من نيز همراه آنان شدم. چون به حضورش رسيدم، ايشان را گفتم:

اگر پيايم به اهل كوفه ارسال بنمايى، ديگر اصحاب محمد را دشنام نخواهند داد.

من در كوفه بالغ بر صد هزار نفر را مىشناسم كه آنان را دشنام مىدهند.

ايشان فرمود: سخن مرا نمى پذيرند.

گفتم: چه كسى سخن تو را نمى پذيرد و حال آن كه تو فرزند رسول خدايى!

ايشان پاسخ داد: اولين كسى كه سخن مرا نمى پذيرد، تويى، كه بدون اجازه، به خانه ام وارد شدى و بدون امر من، نشستى و سخن گفتى و مرا خبر رسيده است كه قائل به قياس نيز هستى.

فرمود: واى بر تو اى نعمان! اولين كسى كه قياس كرد، ابليس بود... (897)(898)