ترجمه احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم

شمس الدین ابو عبد اللّه محمد بن احمد مقدسی؛ مترجم: علینقی منزوی

جلد 1 -صفحه : 383/ 36
نمايش فراداده

قصير

نيز جائى است كه كشتى‏هاى بسيار در آنجا زخمى مى‏شوند.

كمران

هنگام در آمدن بدين جا نيز دشوارى و ترس هست.

مندم (1)

تنگه‏ايست دشوار، كه جز هنگام جوانى و نيرومندى باد نمى‏توان از آن جا رفت و آمد كرد، و از آنجا تا عمان گودابه‏هاى دريا است و در آنجا موجهاى كوه آسا كه خدا خبر داده (2) ديده مى‏شود.

اين راه هنگام رفتن مطمئن‏تر است، و ترس از شكستن كشتى و غرق شدن آن، در بازگشت مى‏باشد. در هر كشتى چند مرد جنگى و نفت‏گر لازم است.

عمان

بندريست بدو كشنده.

فم السبع: (3)

تنگه‏ايست ترسناك.

خشبات

به بصره نسبت داده مى‏شود، كم گود و بسيار خطرناك است چوبها در آن استوار كرده روى آنها خانه ساخته‏اند. شبها صاحبان خانه‏ها آتش مى‏افروزند تا كشتى‏ها نزديك نيايند. شنيدم شيخى مى‏گفت: در آنجا دشوارى بسيار ديدم، كشتى ما ده بار بر زمين ساييد. از هر چهل كشتى كه بدانجا شوند يكى باز تواند گشت. من دوست ندارم اين به درازا كشانم وگرنه ديگر بندرهاى اين دريا و راه‏هايش را نيز ياد مى‏كردم.

جزر و مد

درياى چين در ميانه هر ماه و دو طرف آن مد مى‏شود و در هر روز و شب دو بار. جزر و مدّ بصره نيز از آنست، كه هنگام افزايش آب دجله را به پس مى‏راند و از جويها به باغها مى‏رسد و هنگام كاهش جزر مى‏شود.

(1) امروز تنگه مندب، باب مندب خوانده مى‏شود.

(2) قرآن 11: 42.

(3) دهانه شير.