با دليل كافى (قرآن كريم كه علاوه بر سائر معجزات آن بزرگوار براى اثبات نبوّت كافى است) و پند شافى (سنّت و احكام آن حضرت كه بيماريهاى دلها را بهبودى مىبخشد) و با دعوت تدارك كننده (بسوى اسلام كه آنچه از امر دين و دنيا در ايّام جاهليّت از بين رفته بود برقرار نمود) 5 بوسيله آن حضرت احكام شرعيّه كه معلوم نبود آشكار و بدعتهاى نادرست (زمان جاهليّت) نابود و احكامى كه آنها را (در قرآن و سنّت) بيان نموده هويدا گردانيد،
6 پس كسيكه دينى غير از اسلام بطلبد شقاوت و بد بختيش محقّق و بند (سعادت و نيكبختى) او گسيخته، و برو در افتادنش (به آتش) سخت است،
و باز گشت او (در قيامت) به اندوه بسيار و عذاب دردناك مىباشد، 7 و (بنابر اين) من توكّل بخدا مىنمايم همچون توكّل كسيكه چشم از همه پوشيده بسوى او گشوده است، و راهى (توفيق عمل به اسلام) را كه (رونده را) ببهشت مىرساند، و رضاء و خوشنوديش را بدست مىآورد از او درخواست مىنمايم.