جلد ششم
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله الواحد العدل
بخش گزيدهاى از نامهها و پيامهاى كتبى مولاى ما امير المؤمنين على (عليه السلام) به دشمنان و دوستانش و كارگزارانش در سرزمينها و شهرستانهاى زير فرمان آن حضرت
از نامههاى آن حضرت به مردم كوفه هنگام حركت از مدينه به بصره [در اين نامه كه با عبارت «من عبد اللّه علىّ امير المؤمنين الى اهل الكوفة، جبهة الانصار و سنام العرب» (از بنده خدا، على امير مؤمنان به مردم كوفه، گزيدهترين ياران و برجستگان عرب) شروع مىشود، ابن ابى الحديد پس از توضيح درباره برخى از لغات و اصطلاحات و لطايف آن و اعتراض به قطب راوندى، كه كوفه را دار الهجرة دانسته است، بحث تاريخى زير را آورده است]:
محمد بن اسحاق از قول عموى خود، عبد الرحمان بن يسار قرشى، چنين روايت كرده است كه چون على (عليه السلام) در حال حركت به بصره در ربذة فرود آمد، محمد بن جعفر بن