عَلى قَلْبِهِ سُلْطاناً وَ سَبيلا» شيطان و وسوسه هايش را دشمن مى دارد و براى ابليس هيچ سلطه اى بر قلب و راه نفوذى بر انديشه خود نمى گذارد. هر زمانى كه احساس كند، وساوس شيطانى به دلش هجوم آورده، با آنها مقابله مى كند و هرگز اجاره نمى دهد، ظرف مصّفاى دل به تخيّلات شيطانى آلوده گردد. مؤمن تخيّل شيطانى را همانند دشمنى مى داند كه قصد جانش را كرده است و لذا پيوسته با او به مبارزه بر مى خيزد و اجازه نمى دهد شيطان حتّى در دلش نفوذ يابد، چه رسد به اندامها و رفتار خارجى او.