مى داند خداوند بر هر كارى قادر است و چيزى از دايره اراده، علم و اذن او خارج نيست و تدبير موجودات جهان، از كوچك و بزرگ، در دست اوست:
«يُدَّبِرُ الاَْمْرَ مِنَ السَّماءِ اِلَى الاَْرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ اِلَيْهِ...» (1)
اوامر عالم را از آسمان تا زمين تدبير مى كند.
پس همه رخدادهاى خوشايند و ناخوشايند روى حساب است، ولى ما به آن آگاهى نداريم و نبايد هم بدان آگاه شويم، چون آنچه رخ مى دهد براى آزمايش ماست و اگر به علّت آن پى ببريم، آزمايش نتيجه اى نمى بخشد. آزمايش افراد ضعيف بايد با ابهام توأم باشد. ممكن است افراد قوى، از قبل مورد و مواد امتحان و آزمون را بدانند، ولى به حال آنها تفاوت نمى كند، چون آنها از پس امتحان برمى آيند و نيز اگر از قبل بدانند چه مصيبتهايى بر آنها پيش مى آيد، ضررى به حال آنها نمى بخشد.
خداوند به انبيا و اولياى خود علومى تعليم داده است كه براساس آن، از قبل مى دانند، چه رخدادهايى براى آنها و يا ديگران رُخ خواهد داد و اين آگاهى بدانها زيان نمى رساند؛ البته آنها آنچه را مى دانند براى ديگران بازگو نمى كنند، ممكن است يك هزارم آن را براى برخى از اصحابشان بگويند، با توجه به اينكه گفتن آن مطالب برخلاف حكمت و مصلحت نيست و آگاهى به آنها، به مخاطبان زيان نمى رساند.
به عنوان مثال؛ وقتى استادى مى خواهد از شاگردان خود امتحان بگيرد، شاگردى كه در درس هايش موفق است و به خوبى همه مطالب را مى داند؛ دانستن يا ندانستن سؤالات امتحانى براى او يكسان است. انبيا و اولياى الهى چنانند كه از قبل مى دانند آزمون و امتحانشان چيست و در عمل، اين آگاهى تفاوتى به حال آنها نمى بخشد، چون آنها به آنچه وظيفه است و رضاى خدا در آن است عمل مى كنند؛
1- سجده/5