شرح حال آیت الله دانش آشتیانی اولین سرپرست کتابخانه مسجد اعظم

مهدی سلیمانی

نسخه متنی
نمايش فراداده

شرح حال آيت‏الله دانش آشتياني اولين سرپرست كتابخانه مسجد اعظم

مهدي سليماني

در سال جاري يكي از آخرين يادگارهاي ساليان نخست تأسيس حوزه علميه قم و شاگرد مرحوم آيت‏الله‏العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي دار فاني را وداع گفت. آيت‏الله حاج ميرزا ابوالقاسم دانش آشتياني براي همه بزرگان و علماي حوزه نامي آشنا و يادآور چهره‏اي نجيب و خدوم است. به بهانه انتشار ويژه‏نامه كتابخانه مسجد اعظم و براي تجليل و پاسداشت مقام آن عالم خدمتگزار و بي‏آلايش و معرفي او به نسل جوان، فضلا و طلاب در اين كوتاه، به شرح زندگي ايشان مي‏پردازيم.

نوشتار حاضر حاصل مصاحبه با فاضل گرامي حجة‏الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدتقي دانش آشتياني1 فرزند آن مرحوم و همچنين منابع مكتوب و غيرمكتوب ديگري است كه توسط آقاي مهدي سليماني آشتياني تنظيم شده است.

بزرگان آشتيان

شهر كوچك آشتيان در استان مركزي و در 105 كيلومتري قم، مركز خيزش و پرورش علما، دانشمندان و فرزانگان بسياري بوده است. ميرزا محمدحسن آشتياني صاحب حاشيه رسائل، نامي آشنا براي حوزويان و نيز تاريخ معاصر ما است.

حضرات آيات ميرزا احمد، ميرزا مهدي و سيدجلال‏الدين آشتياني از اساتيد بنام فلسفه و حكمت اسلامي، از اين ديارند. يكي از خانواده‏هاي اصيل و ريشه‏دار كه نزديك به دو قرن، رياست ديني و معنوي آشتيان را به عهده داشته‏اند، خاندان دانش آشتياني است.

آيت‏الله آخوند ملااحمد آشتياني رحمه‏الله جد مرحوم آيت‏الله دانش، عالمي عامل و دانشمندي متظلع و صاحبِ مَقام تدريس و تبليغ در آشتيان بوده است و به جهت مراتب ورع و تقوا از وي به عنوان «سلمان عصر» ياد مي‏شود. گرچه از تاريخ در گذشت ايشان اطلاعي در دست نيست، ولي براساس دست نوشته‏اي از ايشان در يك نسخه خطي، وي تا سال 1291 قمري در قيد حيات بوده است.

فرزند او حجة‏الاسلام والمسلمين آقاشيخ محمدتقي دانش آشتياني (والد بزرگوار آيت‏الله دانش) از علماي بنام اين خاندان است. ايشان در تهران از محضر مرحوم آيت‏الله‏العظمي حاج ميرزا محمدحسن آشتياني، مجتهد عالي مقام استفاده كرده است2 و پس از كسب مقامات علمي به موطن خود مراجعت نموده و در مسجد جامع آن شهر به امامت جماعت و تبليغ و ارشاد اشتغال داشته است. مردم منطقه از او و پدرش كرامات و فضايل زيادي را سينه به سينه نقل مي‏كنند.

در چنين خانواده‏اي آيت‏الله حاج ميرزا ابوالقاسم دانش آشتياني در سال 1329 قمري متولد شد. و در سايه مهر پدر دانشمندش مراتب رشد را سپري كرد و مقدمات علوم و معارف را از ايشان فرا گرفت. در اين سال‏ها آيت‏الله گلپايگاني كه از فضلاي جوان حوزه قم بود و تابستان از قم به آشتيان سفر كرده بود حاج شيخ محمدتقي دانش را تشويق مي‏كند تا فرزند نوجوان خود را براي تحصيل به حوزه تازه تأسيس قم بفرستد3. اين پيشنهاد مورد استقبال واقع مي‏شود و آقاي دانش در سال 1344 قمري در حالي كه چهارده سال داشت و از ورود آيت‏الله حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي رحمه‏الله و تأسيس حوزه علميه تنها چهار سال مي‏گذشت، وارد حوزه علميه قم شد.

ورود به قم

آيت‏الله دانش آشتياني ابتدا وارد مدرسه جهانگيرخان شد، ولي آيت‏الله العظمي فيض قمي كه از دير باز و شايد از درس ميرزاي آشتياني با آقا شيخ محمدتقي سابقه دوستي داشت، از او دعوت كرد تا فرزند خود را به وي بسپارد تا در بيت ايشان ساكن باشد و تحت اشراف آن بزرگوار به تحصيل و تهذيب مشغول گردد. پدر اين دعوت را پذيرفت و آقا شيخ ابوالقاسم را به آن مرجع عالي مقام سپرد. حضور در آن بيت رفيع كه محل آمد و شد بسياري از بزرگان و علما بود و مصاحبت و مجالست با آيت‏الله فيض رحمه‏الله كه از شخصيت‏هاي طراز اول حوزه و ممتاز در علم و عمل بود، فرصتي بس نيك و مغتنم بود تا از آقا شيخ ابوالقاسم جواني با فضليت و دانشمند بسازد. و او از اين نعمت به خوبي استفاده كرد. هنوز زمان زيادي از حضور او در قم نگذشته بود كه آيت‏الله فيض براي پدر در آشتيان نامه نوشت كه «مي‏خواهيم با اجازه شما آقا شيخ ابوالقاسم را به «تيجان الملائكه» (لباس مقدس روحانيت) مفتخر كنيم» و خود، اين كار را انجام داد4.

درگذشت پدر

در همين سال‏ها حجة‏الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدتقي دانش دار فاني را وداع نمود و فرزند جوان خود را از مهر پدر محروم كرد، ولي اين فقدان سنگين در اراده محكم آقا شيخ ابوالقاسم خللي وارد نكرد و خيلي زود به قم بازگشت و مشغول درس شد.

اساتيد

ايشان از بدو ورود به قم با راهنمايي و ارشاد آيت‏الله فيض رحمه‏الله به درس اساتيد و دانشمندان بنام حوزه حاضر شد. ادبيات و منطق را از نامداران آن روز يعني آقاميرزا محمّدعلي اديب تهراني و آقاسيدمهدي كشفي تهراني فرا گرفت و سطوح متوسط را از آيت‏الله آخوند ملاعلي همداني آموخت. رسائل، مكاسب و طهارت شيخ را از حضرات آيات: ميرزا محمّد فيض، سيدمحمدّ حجت، سيدمحمّدتقي خوانساري و سيداحمد خوانساري استفاده كرد. پس از اتمام دروس سطح نزديك به چهار سال در درس مؤسس حوزه علميه آيت‏الله‏العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي رحمه‏الله حاضر شد و بعد از درگذشت ايشان از اولين كساني بود كه به درس آيت‏الله حجت و آيت‏الله فيض شتافت و همچنين از بحث آيت‏الله آقاسيدمحمدتقي خوانساري كه مخصوص عده‏اي از متبحّرين و فضلا بود و در منزل استاد تشكيل مي‏شد، بهره وافر برد5.

آيت‏الله دانش به استاد اخير خود ارادتِ خاصي داشت و اين ارتباط باعث شد تا از ايشان براي سفر به آشتيان دعوت كند. آيت‏الله سيدمحمدتقي خوانساري هم دو سال تابستان‏ها به آشتيان آمدند. هنوز خاطره شيرين آن حضور و صفاي محضر آن مرجع بزرگ، در اذهان مردم منطقه باقي است.

پس از ورود آيت‏الله‏العظمي بروجردي به حوزه علميه قم و تشكيل محفل درس، آيت‏الله دانش رحمه‏الله به جمع شاگردان ايشان پيوست و تا پايان عمر، از آن استاد فرزانه استفاده كرد.

اجازات

آيت‏الله دانش رحمه‏الله با جدُّ و جَهد در راه فراگيري علوم اهل بيت عليهم‏السلام موفق به اخذ درجه اجتهاد شد. اجازاتِ متعددي كه از اساتيد و بزرگان عصر خود داشت، گواه صدق اين معني است. آيت‏الله‏العظمي آقاميرزا محمّد فيض رحمه‏الله در اجازه نامه‏اي كه براي ايشان نگاشته آورده است:

از مبدأ تميز الي كنون اشتغال به تحصيل داشته، در حوزه علميه قم تكميلات و ترقيات نموده، از درس تحقيق علماي اعاظم و فقهاي اكابر استفاده مي‏فرمودند. مدت‏هاست كه در حوزه بحث احقر حاضر و يكي از فضلاي حوزه بشمار مي‏روند و با جديتي كافي و همّتي وافي ليلاً و نهارا تحصيل و تكميل نموده تا آن‏كه بحمدالله تعالي نايل بمراد و بالغ به مرتبه اجتهاد شدند. فهنيئاله تلك الدرجة العليا و الرتبه العظمي...

استاد ديگر ايشان آيت‏الله‏العظمي سيدمحمّدتقي خوانساري رحمه‏الله در حاشيه دست‏خط آيت‏الله فيض مرقوم نموده‏اند:

ما رُقم صَدَرَ عَنْ اهلهِ و وَقَعَ في مَحلهِ جدا و حقيق بِاَنْ يكتبَ له فوقَ ذلك فإنَّه دام فضْلُه فاق الاقران و صار مشارا بالبنان و بَلَغَ مرتبةَ الاِجتهاد و درجة الاستباط مشفوعا بالتقوي والسّداد. فهنيئاله هذه المرتَبة العليا التّي يَتَنافَسُ عليها الكَثير وَلاَيَنالُها إلاّ الْقَلِيل... .

همچنين مرجع عالي مقام شيعه، مرحوم آيت‏الله‏العظمي آقاسيدابوالحسن اصفهاني هم به آيت‏الله دانش اجازه اجتهاد داده‏اند و آيت‏الله آقاضياءالدين عراقي در هامش آن، آن‏را تصديق كرده است. ايشان از همه اساتيد مذكور و نيز از علامه حاج آقابزرگ تهراني رحمه‏الله اجازه نقل حديت و روايت داشت.

امتياز ديگري كه در زندگي آن بزرگوار مشهود است، اعتماد و وثوق مراجع عصر به وي مي‏باشد. از مرجعيت مرحوم آية‏اله آقاسيدابوالحسن اصفهاني تاكنون وكالت عموم مراجع بزرگ را در قم دارا بود6. نماينده‏اي امين و امانت‏داري پرهيزكار در امور حسبيه زعماي شيعه به شمار مي‏آمد. ايشان وكيل تام آيت‏الله‏العظمي خوئي رحمه‏الله بود و ساليان طولاني امور شهريه آن مرجع بزرگ را با درايت و دقت اداره مي‏كرد.

آيت‏الله آقا سيدعباس كاشاني -دامت‏بركاته- براي نگارنده نقل كردند:

«در ايامي كه در نجف اشرف بودم، مي‏ديدم آيت‏الله خوئي به كساني كه از قم به خدمت ايشان مي‏رسند و در رابطه با امور حسبيه و مالي كاري داشتند، مي‏فرمود: در قم به آقاي دانش رجوع كنيد و نام او را با احترام مي‏برد. من نمي‏دانستم آقاي دانش كيست كه اين قدر مورد اعتماد آيت‏الله خوئي است. تا روزي از مرحوم آقاسيدجمال خوئي فرزند آن مرحوم پرسيدم. ايشان گفت: آقاي آقاميرزاابوالقاسم دانش از محترمين علماي قم است كه پدرم با همه دقت و سخت‏گيري كه در صدور اجازه وكالت به خرج مي‏دهد، با اصرار، ايشان را وكيل تام‏الاختيار خود قرار داده‏اند».

راقم اين سطور، زماني اين مسئله را به مرحوم آيت‏الله دانش عرض كردم، و آن برزگوار با كمال تواضع و فروتني فرمود: «وكم مِنْ ثناءٍ لستُ اهلاًله نشرتَه»

ارتباط با آيت‏الله‏العظمي بروجردي رحمه‏الله

آيت‏الله دانش پس از حضور در درس آيت‏الله‏العظمي بروجردي، كم‏كم مورد نظر و عنايت ايشان قرار گرفت و عهده‏دار امور مختلفي شد. به نمايندگي از طرف ايشان به نقاط مختلف كشور براي رسيدگي به مشكلات و مسايلي كه وجود داشت اعزام گرديد7 و همچنين مأمور تهيه فهرست كاملي از كُتب كتابخانه مدرسه فيضه شد8 كه اين دو مهم به همراهي مرحوم آيت‏الله حاج‏آقا مجتبي عراقي انجام شد.[اين دو] با يكديگر عقد اخوت و دوستي ديرينه داشتند9.

پس از تأسيس كتابخانه مسجد اعظم قم، آيت‏الله‏العظمي بروجردي اداره اين مركز را به عهده ايشان گذاشتند. آيت‏الله دانش در اين باره فرموده‏اند:

«مرحوم آقامحمّدحسن بروجردي فرزند آيت‏الله‏العظمي بروجردي، روزي مرا خواست و گفت: آقا مي‏خواهند شما متولي كتابخانه مسجد اعظم باشيد، بعد از آن آقا مرا خواستند و توليت كتابخانه را به من محوّل كردند.»10

حجة‏الاسلام والمسلمين حاج شيخ‏محمدتقي دانش، فرزند آن مرحوم، در اين باره چنين مي‏گويند:

«درست به ياد دارم روز نيمه شعبان سال 1379 قمري در معيّت معظم‏له براي تشرف به لباس روحانيت به محضر آيت‏الله‏العظمي بروجردي شرفيات شديم. در آن جلسه كليدهاي كتابخانه به ايشان تحويل و سرپرستي آن به معظم‏له واگذار شد. ضمنا دستور سرعت در فراهم آوردن مقدمات افتتاح آن را هم صادر كردند و مقدار معتنابهي كتاب به كتابخانه اهدا فرمودند. پس از بازديد مرحوم والد از محل و مشورت‏هايي كه با افراد صاحب‏نظر به عمل آوردند، به اين نتيجه رسيدند كه محل مذكور به تنهايي پاسخ‏گوي نياز كتابخانه نيست، لذا لازم است بر روي راهروي مجاور و قسمتي از رودخانه، ساختمان جديدي اضافه شود.

در نخستين فرصت، نتيجه اين بررسي‏ها به محضر آن زعيم عالي‏قدر ارايه شد و امر به احداث ساختمان جديد دادند. هرچند كار ساختمان جديد با سرعت خوبي پيش رفت. امّا متاسفانه افتتاح كتابخانه در زمان حيات آيت‏الله‏العظمي بروجردي ميّسر نشد و پس ازگذشت دو هفته از ارتحال ملكوتي ايشان، روز جمعه 27 شوال 1380 قمري برابر با 25 فروردين 1340 شمسي، پس از پايان مجلس ختمي كه به مناسبت ارتحال آن مرجع بزرگ از سوي آيت‏الله دانش منعقد شده بود، با حضور عده‏اي از بزرگان حوزه، كتابخانه افتتاح شد. مرحوم والد تا اين اواخر امور كتابخانه را با وجود كمبود امكانات سرپرستي مي‏كردند، تا اين كه بر اثر كهولت و عدم توان، طي دو نامه اداره آن را به شوراي عالي حوزه علميه قم واگذار نمودند11.

آيت‏الله دانش در 40 سال مسئوليتِ كتابخانه مسجد اعظم، با كم‏ترين امكانات، اين مركز علمي را به خوبي اداره كرد و تعداد كُتب چاپي و خطي آن را در سطح يكي از بزرگ‏ترين كتابخانه‏هاي قم ارتقا داد.

انتشار نشريه كتابخانه با وجود محدوديت‏هاي آن روز و همچنين تهيه و انتشار فهرست نسخ خطي كتابخانه از اقدامات نيك آن بزرگوار به شمار مي‏رود.

ارتباط و همگامي با بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني رحمه‏الله

آيت‏الله دانش با حضرت امام رحمه‏الله نيز رابطه‏اي نزديك و صميمي داشت و در امور مهم بسياري با ايشان مشورت مي‏كرد. بعد از تبعيد امام رحمه‏الله در حالي كه بردن نام ايشان هم جرم محسوب مي‏شد، شهريه امام به اسم آيت‏الله ميرزااحمد آشتياني رحمه‏الله و سپس فرزندشان آيت‏الله ميرزامحمّدباقر آشتياني در حوزه علميه قم پرداخت مي‏شد. اداره اين مهم به عهده آيت‏الله دانش قرار گرفت و آن عالم جليل با درايت تمام، ساليان طولاني اين كار را كه در زنده نگاه داشتن و تقويت مرجعيت حضرت امام در آن دوران اختناق بسيار مؤثر بود به انجام رساند. مراتب اعتماد و وثوق حضرت امام به ايشان از نامه‏هايي كه از نجف اشرف براي مرحوم حجة‏الاسلام والمسلمين حاج سيداحمد خميني فرستاده‏اند و اموراتي را به آقاي دانش ارجاع داده‏اند مشخص مي‏شود12.

ايشان در مبارزات علما و ملت قهرمان ايران عليه نظام ستم‏شاهي با نشر اعلاميه‏هاي حضرت امام و كمك به كساني كه در صف مقدم مبارزه بودند، در نهضت شريك بود. در محرم سال 57 بر سرمزار يكي از شهداي انقلاب در آشتيان، در جمع هزاران تن از مردم منطقه، سخنراني پرشوري ايراد كرد كه طنين صداي آن مرد بزرگ هنوز در اذهان باقي است.

با پيروزي انقلاب اسلامي و احياي سنت نماز جمعه، آيت‏الله دانش از طرف حضرت امام رحمه‏الله به امامت جمعه آشتيان منصوب شد13. در اين سنگر نيز، منشاء خدمات بسياري بود. در سال‏هاي جنگ تحميلي در جلب توجه علاقه‏مندانشان به مسأله دفاع مقدس و كمك به جبهه‏هاي نبرد، موثر بود و خود نيز براي تقويت روحيّه رزمندگان با وجود كهولت و بيماري، به مناطق جنگي سفر مي‏كرد14.

آثار و خدمات آيت‏الله دانش در آشتيان

چند سال بعد از در گذشت حجة‏الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدتقي دانش، مردم آشتيان با اصرار از آيت‏الله دانش درخواست كردند كه به وطن خود مراجعت كند و جاي خالي پدر را پُر كند. ايشان با موافقت اساتيد خود در سال 1358 قمري راهي آشتيان شد و همزمان ارتباط خود را با حوزه علميه قم حفظ كرد و رفت وآمد دايم داشت15. در آشتيان با اقامه جماعت و تشكيل مجالس بزرگداشت اهل بيت عليهم‏السلام و احياي موقوفات و غير آن، تمام سعي و اهتمام خود را صرف تبليغ و ترويج دين در ميان مردم كرد و بدون شك روحيه ديني و مذهبي دارالمؤمنين آشتيان، مرهون زحمات و خدمات آن عالم عامل و پدران ارجمندش است. از ثمراتِ همّت عالي آن بزرگوار كه به مدد مردان خيّر و نيك انديش، به انجام رسيده است، مي‏توان به اين موارد اشاره كرد:

1ـ كمك و دستگيري از مستمندان و نيازمندان؛

2ـ احياي موقوفات جهت اقامه مجالس ديني؛

3ـ تأسيس و بازسازي مساجد و حسينيه‏ها؛

4- تأسيس مصلاي آشتيان؛ (پس از درگذشت ايشان «مصلاي بزرگ آيت‏الله دانش» نام گرفته است.)

5- تشكيل صندوق قرض‏الحسنه؛

6- تشكيل كتابخانه‏هاي حضرت سيّدالشهداء و حضرت صاحب الامر عليهما السلام در آشتيان16؛

7- احيا و نوسازي مدرسه علميه آشتيان.

اين حوزه با قدمتي بيش از يك و نيم قرن17، پايگاه معنوي و ديني منطقه بوده است و آيت‏الله دانش، ده‏ها سال نقش محوري در احيا و شكوفايي اين مركز داشته‏اند. ساختمان مدرسه به همّت ايشان و كمك حضرت امام رحمه‏الله و ساير مراجع عصر در سال 1405 قمري به شكل آبرومندي اتمام يافت. آيت‏الله اجازه اجتهاد آيت‏الله‏العظمي آقاسيدابوالحسن

اصفهاني و تأييدآيت‏الله‏العظمي آقا ضياء عراقي در هامش آن

دانش به امورات مدرسه و رسيدگي به وضع فضلا و اساتيد آن اهتمامي بليغ داشت. در آشتيان گاهي تدريس نيز مي‏كرد و بسياري از فضلاي آشتيان شاگرد مستقيم آن بزرگورا هستند. ايشان حقا پدر معنوي همه روحانيت آشتيان، بلكه مردم اين شهر به حساب مي‏آيند.

قابل ذكر است آيت‏الله دانش در قم نيز بعضي از كُتب حوزه را تدريس مي‏كردند. تعدادي از شاگردان ايشان، هم اكنون در زمره اساتيد و بزرگان حوزه هستند.

فضايل اخلاقي

آيت‏الله دانش را بايد از مصاديق مرداني دانست كه در حوزه‏هاي علميه به علم و عمل و تعهد و تقوا و زهد و پارسايي و نزد مراجع والا مقام به ديانت و امانت و در پيشگاه مردم به كرامت و صفا، شهره بود. اوج اعتماد علماي بزرگ و عشق و علاقه مردم آشتيان به آن عالم جليل، حاصل نزديك به يك قرن مَشي عالمانه و زاهدانه و زندگي ساده و محقرانه و فرار از هرگونه شهرت‏طلبي و مقام‏پرستي او بود.

در آستان مقدس اهل‏بيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام خادمي با اخلاص بود و سعي وافري در تعظيم نام و ياد ايشان داشت. در تشكيل مجالس اهل‏بيت عليهم‏السلام اهتمام مي‏ورزيد و در تمام اعياد و وفيات حسب‏الامر ايشان در آشتيان مراسم برگزار مي‏شد و خودشان با وجود بيماري و كهولت در اين مجالس شركت مي‏كردند. حتي در ماه صفر سال جاري (چند هفته قبل از رحلت) با زحمت در جلسات حاضر شد و اين نبود جز به خاطر عشق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت عليهم‏السلام .

مردم آشتيان سوز و گداز آن پدر روحاني در مجالس مختلف و ناله «يا صاحب الزمان» وي را در مراسم احياي شب‏هاي قدر و دعاي ندبه استثنايي او را در عيدهاي فطر فراموش نمي‏كنند. كلامش از دل برمي‏خواست و لاجرم به اعماق دل‏ها نفوذ مي‏كرد. سفارش به تقوا كلام هميشگي آن بزرگوار بود و خود به حق از متقين روزگار و از صالحين و ابرار زمان به شمار مي‏رفت. طي ده‏ها سال به گواه همه كساني كه او را از نزديك مي‏شناختند، سطح زندگي او تغيير نكرد و رويّه قناعت و زهد را فرو نگذاشت، در حالي كه مي‏توانست غير از آن زندگي كند. حضرت امام رحمه‏الله بعد از پيروزي انقلاب و سفر به قم شبي سر زده به ديدار آيت‏الله دانش رفتند و زندگي ساده ايشان را مورد تحسين قرار دادند18. با حدود نود سال سن و اشتغالات فراوان، ماشين شخصي نداشت و هربار از طُرق مختلف به ايشان پيشنهاد تهيّه وسيله نقليه مي‏شد، با اكراه مي‏فرمود:

«من نيازي به ماشين ندارم، هر وقت خواستم جايي بروم يكي پيدا مي‏شود ما را ببرد.»

نگارنده خود بارها براي اين كه در معيّتشان به مقصدي برويم «تاكسي» گرفته‏ام.

با اين‏كه از شاگردان مرحوم آيت‏الله حائري بود، ولي مي‏فرمود:

«چند سالي در درس آن جناب شركت كردم ولي جزء تلامذه ايشان به حساب نمي‏آيم و اين لياقت و شايستگي را در خود نمي‏يافتم.»19

از چند نفر از اساتيد خود اجازه اجتهاد داشت، ولي تا آخرين روزهاي حيات، بسياري از نزديكان ايشان هم از اين موضوع مطلع نبودند.

از خصوصيات مهم ايشان، تواضع و حُسن سلوك با مردم بود. سال‏ها با مردم و در ميان مردم زندگي كرد و در غم و شادي آن‏ها شريك بود.

اگر كسي از طبقات پايين اجتماع ايشان را به دورترين نقطه شهر دعوت مي‏كرد، بدون هيچ تكلفي در مجلس آن‏ها حاضر مي‏شد. نه دفتري داشت و نه خادمي. مراجعان زيادي كه براي رفع مشكلات يا جواب سؤالاتشان رجوع مي‏كردند، خود شخصا درب منزل را براي آن‏ها مي‏گشود و به مسايل‏شان رسيدگي مي‏كرد. با اين همه در سخنراني خود در 28 صفر يكي از سال‏ها در جمع مردم آشتيان چنين گفته‏اند:

«من از بيست سالگي تا امسال در راه شما و همراه شما بودم، اما پيش خدا اعتراف مي‏كنم شايد قصور داشتم، شايد تقصير داشتم. خدا را گواه مي‏گيرم عمدا حق كسي را پايمال نكردم.

اما خود را تبرئه نمي‏كنم. يقينا همه شما بر من حق داريد، مالي است يا آبرويي است يا عرضي است، هرگونه حق بر من داريد شما را به جان اين پيغمبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله عزيز و به جان حسن مجتبي عليه‏السلام خواهش از شما مي‏كنم، اگر مي‏توانستم كف پاي شما را مي‏بوسيدم و التماس مي‏كردم به اين‏كه از من بگذريد... از من عاجزِ ناتوان از كار افتاده بگذريد و از من راضي بشويد و فرداي قيامت ديگر گريبان مرا نگيريد و مرا در پيشگاه پروردگار متعال محاكمه نكنيد...»20

درگذشت

سرانجام صبح روز شانزدهم خرداد سال هشتاد، در منزل محقّرش در آشتيان بر اثر سكته مغزي بستري شد. آن عبد صالح خدا به بيمارستان ولي عصر -عجل‏الله تعالي فرجه‏الشريف- اراك منتقل شد. قامت رساي پير روشن ضمير، در حال فرو افتادن بود. مردم علاقه‏مند و شيفته آن پير فرزانه در آشتيان هر روز مراسم دعا و نيايش برگزار مي‏كردند. و گروه گروه پشت درب بسته اطاق محل بستري شدن آن بزرگوار، اشك مي‏ريختند و تصوير بدن نحيفش را در تلويزيون مدار بسته نظاره مي‏كردند. آري، كسي كه تمام عمرش را در راه خداوند خدمت به مردمش سپري كرده باشد و كردار و سلوك سبزش، نشان صدق قول و مدعايش باشد، چنين مورد عشق و علاقه بندگان خدا قرار مي‏گيرد. پس از چند هفته بستري شدن در اراك ايشان را به بيمارستان خاتم‏الانبياء تهران منتقل كردند، ولي تقدير الهي بر دعاي مريدان و تلاش پزشكان پيشي گرفت. راه به پايان و يار به ياران رسيد.

زمان پرواز فرا رسيد و ظهر روز جمعه هشتم تير 1380 روح بلند و ملكوتي ايشان پس از 93 سال زندگي با عزت به معبود پيوست. پيكر پاكش روز شنبه به درخواست مردم وفادارش به آشتيان منتقل شد. مردم تا چهل كيلومتري به استقبال آمده بودند و با اشك و سوز و آه، امام جمعه محبوب خود را تشييع كردند. صبح روز بعد نيز در قم با حضور هزاران نفر از مردم آشتيان، مراجع، علما و مدرسان حوزه علميه، پس از تشييعِ باشكوه و اقامه نماز توسط دوست ديرينه‏اش، حضرت آيت‏الله‏العظمي صافي گلپايگاني -دامت بركاته- در جوار بارگاه ملكوتي كريمه اهل‏بيت حضرت فاطمه معصومه عليها‏السلام در مسجد طباطبايي به خاك سپرده شد. پس از نماز مغرب و عشا مجلس ختمي از سوي بيت معظم و جامعه مدرسين و شوراي عالي حوزه علميه قم در مسجد اعظم با حضور مراجع عظام، نمايندگان مقام معظم رهبري، علما، و نمايندگان رياست محترم جمهور و اقشار مختلف مردم برگزار شد. رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي به مناسبت رحلت آن عالم فرزانه چنين فرمودند:

«رحلت عالم بزرگوار مرحوم آيت‏الله آقاي حاج شيخ‏ابوالقاسم دانش آشتياني امام جمعه فقيد آشتيان رحمه‏الله را به عموم مردم عزيز و مؤمن استان مركزي، مخصوصا اهالي شريف و علم دوست آشتيان تسليت عرض مي‏كنم. اين روحاني خدوم، عمري طولاني را در خدمت به علم و دين سپري كرد و پس از ده‏ها سال اقامت در حوزه علميه قم كه با تلاش علمي و خدمات فرهنگي همراه بود، به آشتيان مراجعت كرده و سعي و توان خود را مصروف خدمتگزاري مردم نمود. خداوند متعال رحمت خود را شامل روح آن عالم رباني بفرمايد و به بازماندگان محترم و همه دوستان و اراتمندان ايشان صبر و اجر جزيل عنايت كند.»21

آثار مكتوب

از آيت‏الله دانش، آثار مكتوب زير به يادگار مانده است:22

1- تقريرات فقه و اصول بعضي از اساتيدشان؛

2- دو سرمايه نفيس: اين رساله متضمن شرح حديث ثقلين مي‏باشد؛

3- سقيفه: پيرامون مسئله جانشين پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ؛

4- رمز نيكبختي: كه در اطراف ذكر شريف صلوات و آثار و بركات آن نگاشته شده است23.

5- دو مجلد نشريه كتابخانه مسجد اعظم؛ (شامل 24 ماهنامه)

6- مقالات مختلف، كه بيش‏تر در زمينه‏هاي اخلاقي و اجتماعي است و در نشريات مختلف به چاپ رسيده است. شانزده مورد از اين مقالات به همّت فاضل محترم، جناب حجة‏الاسلام والمسلمين سيدمهدي شمس‏الدين (داماد آن مرحوم) تحت عنوان چشمه سار معرفت به چاپ رسيده است.

اميد است اين نوشتار كوتاه از زندگي آن شاگرد ممتاز مكتب امام صادق عليه‏السلام كه كلام «كونوا لنازينا و لا تكون علينا شينا24» را به خوبي فرا گرفته بود و اصول «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم25» را نيك عمل مي‏كرد، توشه راه همه جويندگان طريق معرفت باشد.

روانش خجسته و يادش جاويد.

منابع:

1- مجله مكتب اسلام، سال سوم، شماره سوم، جمعي از فضلاي حوزه علميه قم.

2- معجم المؤلفين، خانبابامشار، تهران.

3- مفاخر اسلام، علي دواني، اميركبير، تهران.

4- مجله حوزه، دفتر تبليغات اسلامي، قم.

5- مؤلفين كتب چاپي فارسي و عربي، خانبابامُشار، چاپخانه نگين.

6- موسوعة مولفي الاماميه، مجمع الفكر الاسلامي، قم.

1. چشمه سار معرفت، ص 27.

2. صحيفه نور، ج2، صص 192 و 332.

3. گنجينه دانشمندان، ج2، ص 140.

4. برگرفته از مصاحبه حجة‏الاسلام والمسلمين دانش آشتياني.

4. صحيفه نور، ج12، ص 316.

5. فهرست نسخ خطي اين دو كتابخانه توسط آقاي صادق حضرتي تهيه شده و در دفتر دوم ميراث اسلامي به سعي جناب آقاي رسول جعفريان چاپ شده است.

6. چشمه سار معرفت، ص 28.

7. برگرفته از مصاحبه جناب حجة‏الاسلام والمسلمين دانش آشتياني.

8. جناب حجة‏الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدتقي دانش آشتياني متولد 1358 ق فرزند حضرت آيت‏الله دانش است. وي در مهد تربيت پدر دانشمندش رشد يافت و از محضر علماي بزرگي همچون حضرات آيات سلطاني طباطبايي، اراكي، گلپايگاني و امام خميني رحمهم‏الله استفاده كرده است، ايشان پس از پدر سرپرستي و توليت مدرسه علميه آشتيان را به عهده دارد.

9. تاريخچه اين حوزه، توسط نگارنده از يكي از نسخ خطي بحارالانوار- كه در كتابخانه مدرسه علميه آشتيان موجود است- استفاده شده است. همچنين ر.ك. سيماي آشتيان، ص 99.

10. گويا ترجمه رساله‏اي است كه مرحوم آيت‏الله حاج آقا احمد روحاني نگاشته است.

11. وسائل‏الشيعه، ج12، ص 8.

12. موسوعة مؤلفي الاماميه، ج2، ص 509؛ چاپ فارسي، 2، 2226.

13. بحارالانوار، ج67، ص 309.

14. روزنامه جمهوري اسلامي، 11 تير، 1380.

15. چشمه سار معرفت، صص 10-9.

16. برگرفته از مصاحبه حجة‏الاسلام والمسلمين دانش آشتياني.

17. همان.

18. نقل نگارنده از گفتار آن مرحوم.

19. گنجينه دانشمندان، ج 2 ص 140.

20. برگرفته از مصاحبه حجة‏الاسلام والمسلمين دانش آشتياني.

21. حوزه، سال ششم، شماره 36، ص 28.

22. فهرست كُتبِ كتابخانه مدرسه فيضيه، مقدمه.

23. برگرفته از مصاحبه حجة‏الاسلام والمسلمين دانش آشتياني.