صفحه‌ى 83
ديگرى كه در زير آن باشد، مگر آن كه دوخته شود به حصير بالائى، به طورى كه يك حصير حساب شود. و اما ديوار متنجس هر گاه بتابد آفتاب بر يك جانب آن، بعيد نيست كه پاك شود جانب ديگر آن، هر گاه به آن تابيدن خشك شود و اگر چه خالى از اشكال نيست. و اما هر گاه بتابد بر جانب ديگرش نيز پس اشكالى نيست.
چهارم از مطهرات استحاله است و آن مبدّل شدن حقيقت شىء و صورت نوعيهى آن است به صورت ديگر كه به واسطهى آن، نجس و متنجس پاك مىشود مثل آن كه عذره خاك شود و چوب نجس، خاكستر شود. و بول يا آب متنجس، بخار شود و سگ در نمك زار نمك شود. و هم چنين است نطفهى حيوان طاهر شود و طعام نجس، جزء حيوان شود و اما مبدل شدن اوصاف و تفريق اجزاء، پس اعتبارى ندارد مثل آن كه گندم آرد يا خمير يا نان شود و شير پنير شود. و در صدق استحاله بر چوب، هر گاه ذغال شود تأمل است و هم چنين در گرديدن گِل به صورت سفال يا آجر. و هر گاه شك كرد در استحاله، محكوم به طهارت نخواهد شد.
پنجم از مطهرات انقلاب است مثل شراب كه منقلب به سركه شود، پاك مىشود خواه به خودى خود منقلب شود يا به علاجى، مثل آن كه مقدارى سركه يا نمك در آن بريزند. خواه مستهلك شود يا بر حال خود باقى بماند. و شرط است در طهارت خمر به سبب انقلاب، نرسيدن نجاست خارجى به آن. پس اگر در حالى كه خمر بوده، بول يا غير آن در آن واقع شد يا با نجاست ملاقات كرد پاك نمىشود به انقلاب.
هر گاه انگور يا خرماى متنجس سركه شود پاك نمىشود و هم چنين است هر گاه خمر بشود پس از آن سركه شود.
هر گاه ريخته شود در خمر چيزى كه سكر مستى آن را زايل كند پاك نمىشود و بر حرمت خود باقى است.
بخار بول يا آب متنجس پاك است پس باكى نيست به قطرهائى كه مىچكد از سقف حمام، مگر آن كه علم داشته باشد به نجاست سقف.
هر گاه واقع شود قطرهاى از خمر در خم سركه و مستهلك شود در آن، پاك نمىشود و نجس مىكند سركه را مگر در وقتى كه علم پيدا شود به انقلاب آن به سركه به