روحانيّتش غالب شود يا خالى از ذكر جنّت و ربط به عالم آخرت باشد، نه آنكه ربط به آن عالم دهد و خدا و جنّت به ياد آورد يا آنكه قواى شهوى و حيوانى به حركت آورد، نه آنكه عاقله قوى شود و قواى حيوانى را مطيع خود گرداند يا آنكه از مبدأ دور اندازد، نه قريب گرداند و يا آنكه از خدا غافل گرداند، نه آنكه خدا را به ياد آورد حرام خواهد بود. و اگر چنين نباشد و مقتضياتش ذكر و محبّت الهى و عشق حقيقى و فكر آخرت و ترك دنيا و اماته شهوات و قطع تعلّقات و افزونى روحانيت و تخلّق به اخلاق الله باشد جايز بلكه مستحب خواهد بود عقلًا و نقلًا.
مؤلف پس از نتيجه گيرى از مطالب مطروحه، باز هم به بيان سماع، وجد يا حركت دورى و وجد ريايى مىپردازد و در پايان مىگويد:
دلايل همه از طرفين مذكور است، هر كس هر چه خواهد، اختيار كند و احتياط نمايد كه تكفير و تفسيق مؤمنى بلا رويّه ننمايد.
رساله حاضر در سال 1374 ش در ضمن كتاب موسيقى در سير تلاقى انديشهها و پنج رساله فقهى فارسى به كوشش آقاى اكبر ايرانى به همّت انتشارات حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامى به چاپ رسيده بود.
هنگامى كه دستاندركاران اين مجموعه تصحيح اين رساله را در دستور كار خود قرار داده بودند آقاى ايرانى اطلاع دادند كه آن رساله را تصحيح نموده و قصد چاپ آن را دارند، لذا از تصحيح مجدّد آن صرف نظر گرديد تا دوباره كارى نشود. يك سال پس از اين امر، كتاب موسيقى در سير تلاقى انديشهها همراه با رساله مذكور چاپ شد.