نَفْساً إِلَّا وُسْعَها .. و اما از نظر عقلى هيچ ترديدى در اين نيست كه انجام تكليفى كه غير مقدور است به هيچ وجه قابل مطالبه نمىباشد، لذا در فقه اسلامى قدرت عقلى بر انجام تكليف را يكى از شرائط عمومى محسوب مىدارند. و احتياجى بوضع قانونى براى اين كه اثبات كند كه قدرت عقلى شرط انجام تكليف است وجود ندارد.
از اين بيان چنين نتيجهگيرى مىشود كه مقصود از حرج در قاعده «نفى حرج» همان مشقت معمولى است اگر چه عقلا قابل تحمل بوده باشد مانند بيمارى يك روزه، مثلا اگر فرض شود كه گرفتن روزه موجب بيمارى يك روزه كه قابل تحمل است بوده باشد قاعده نفى حرج مىگويد اين روزه واجب نيست.
اگر چه در ادلهاى كه براى مدرك قاعده نفى حرج ذكر كرديم مسأله وارد ساختن حرج به ديگرى مطرح نبود ولى با ملاحظه اين كه تسلط انسانى به نفس خود مشروط به نبودن حرج است يعنى انسان نمىتواند با تمسك مالكيت طبيعى بر خود كار مشقت بار را بعنوان وظيفه خدائى بر خود