میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت

احمد لقمانی

نسخه متنی -صفحه : 140/ 45
نمايش فراداده

مطالعه آن شدم. كتاب بسيار نوشته شده؛ تا صاحب كتاب چه كسى باشد. بعد از آن رساله مراقباتش روزى ما شد و در اين دو كتاب چيزها از آقا عايد ما شده است؛ اما هنوز ميرزا جواد آقا را درست نمىشناختم.

در يكى از اين دو كتاب ديدم مؤلف بزرگوار آن مىفرمايد: «ما را سحر بيدار مىكنند كه برخيز وقت ملاقات و مناجات است.» فهميدم كه تنها گفتار نيست، بلكه صاحب اين كتاب‏ها را كردار است و كسى است. تا شنيدم آن جناب را رساله‏اى در لقاءاللّه‏ است، براى تحصيل آن بسيار اين در و آن در زدم، تا به حكم اين كه عاقبت جوينده يابنده بود، آن را تحصيل كرده، با شراشر جان و دلم مطالعه كردم و در حد وسع خودم از او حظ و لذت برده‏ام.

در ابتداى شرح حال آن كتاب، ناشر آن مرقوم داشته كه اين كتاب نسخه‏اى از آن در نزد جناب آقاى «حاج سيد حسين فاطمى قمي» بود. از اين بزرگوار تفحص كردم؛ زيرا كسى كه نسخه لقاءاللّه‏ را داشته باشد بايد علىالقاعده مرد حال و صاحبدل و اهل طريق باشد؛ تا از ايشان مطلع شدم كه گفتند: يكى از شاگردان مرحوم ميرزا جواد آقاى ملكى است و پيرمردى است كه حيات دارد، ولى افتاده است و بيرون نمىآيد و در شب‏هاى جمعه در منزلش جلسه وعظ اخلاقى دارد و منزلشان در نزديكى تكيه آسيد حسن(قم) است».(1)

اكنون با هم بر آثار گرانقدر اين عارف فرزانه نظر مىافكنيم، تا با اين «گنجينه‏هاى نور»، بيش از پيش آشناشويم:

(1). كيهان انديشه، ش 8، ص 75 و 76.