صفحهى 193
مباح فرمودهاند خمس اموالى را كه از غير معتقد به خمس مثل كافر و مخالف گرفته مىشود چه از منافع كسب بوده باشد يا غير آن. و امّا كسى كه از فرق اماميه به مقتضاى اجتهاد خود و يا اجتهاد مقلدش معتقد نباشد به وجوب خمس در بعض اقسام آن و يا كسى كه معتقد به اصل خمس نباشد به توهم دلالت بعض اخبار، پس در صورتى كه مال غير مخمس از آنها به دست اشخاصى كه خمس را واجب مىدانند برسد، بايد خمس آن را اخراج كنند، مگر در صورت شك كه در اين صورت تفحص و اداء لازم نيست.
مسأله 9 اگر نداند قيمت چيزى را كه از معدن اخراج كرده به حد نصاب مىرسد يا نه، بايد به وزن كردن و يا از راه ديگر قيمت آن را معلوم كند.
گنج مالى است كه در زمين يا كوه يا ديوار پنهان باشد و كسى آن را پيدا كند، و طورى باشد كه در نظر عرف به آن گنج گفته شود.
مسأله 1 نصاب گنج مثل نصاب معدن است، پس معتبر است كه قيمت آن بيست دينار طلا و يا دويست درهم نقره باشد چه از طلا و نقره باشد يا نه.
مسأله 2 معتبر است در گنج كه صاحب آن معلوم نباشد، خواه در بلاد كفار باشد يا در زمين موات و يا در خرابههاى بلاد اسلام و چه اثر اسلام بر آن باشد يا نه، و در جميع صور مالك كسى است كه آن را پيدا كرده، و بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 3 اگر در زمينى كه از ديگرى خريده گنجى پيدا كند و بداند مال كسانى كه قبلًا مالك آن زمين بودهاند نيست، مال خود او مىشود و بايد خمس آن را بدهد، ولى اگر احتمال دهد كه مال يكى از آنان است بايد به او اطلاع دهد. و چنانچه معلوم شود مال او نيست، بايد به كسى كه پيش از او مالك زمين بوده اطلاع دهد، و به همين ترتيب به تمام كسانى كه پيش از او مالك زمين بودهاند