نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 240
نمايش فراداده

مفتونين. (7) [قال الرضى، رحمه اللّه‏]: و قد مضى هذا الكلام فيما تقدم، إلا أنّا كررناه ها هنا لما في الروايتين من الاختلاف.

منها في خطاب اصحابه

و قد بلغتم من كرامة اللّه لكم منزلة تكرم بها إماؤكم، و توصل بها جيرانكم، و يعظّمكم من لا فضل لكم عليه، و لا يد لكم عنده، و يهابكم من لا يخاف لكم سطوة، و لا لكم عليه إمرة. (8) و قد ترون عهود اللّه منقوضة فلا تغضبون و أنتم لنقض ذمم آبائكم تأنفون و كانت أمور اللّه عليكم ترد، و عنكم تصدر، و إليكم كنندگان، و نه در فتنه انداختگان. (7) [سيد رضى رحمة الله عليه گويد]: و بدرستى كه بگذشت اين سخن در آنچه پيش فرا داشت، [مگر] بدرستى كه ما مكرّر گردانيديم اينجا در آنچه در دو ر[و]ايت است از اختلاف.

[بعضى ديگر از اين خطبه در خطاب به اصحاب خويش است‏] و بدرستى كه برسيد به شما از بزرگى خدا مر شما را منزلتى كه گرامى دارند بدان منزلت [كنيزكان شما را]، و پيوند كنند به آن همسايگان شما [را]، و بزرگ داشت شما را آن كس كه فضل نبود مر شما را بر او، و نيست نعمت شما نزديك او، و به شگفت و هيبت آورد از شما آنك نترسد شما را [از] حمله [شما]، و نيست مر شما را بر او حكومتى. (8) و بدرستى كه مى‏بينيد عهدهاى خدا را شكسته شده پس خشم نمى‏گيريد، و شما براى شكستن عهدهاى پدران شما ننگ مى‏داريد، و بود كارها[ى‏] خدا [كه‏] بر شما وارد شود، و