نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 347
نمايش فراداده

فلا تستعجلوا ما هو كائن مرصد، و لا تستبطئوا ما يجي‏ء به الغد.

فكم من مستعجل بما إن أدركه ودّ أنّه لم يدركه. و ما أقرب اليوم من تباشير غد (1) يا قوم، هذا إبّان ورود كلّ موعود، و دنوّ من طلعة ما لا تعرفون. ألا و إنّ من أدركها منّا يسري فيها بسراج منير، و يحذو فيها على مثال الصّالحين، ليحلّ فيها ربقا، و يعتق فيها رقّا، و يصدع شعبا، و يشعب صدعا. (2) في سترة عن النّاس لا يبصر القائف أثره و لو تابع نظره. ثمّ ليشحذنّ فيها قوم شحذ القين النّصل. تجلى بالتّنزيل [راه‏هاى راست را]، پس شتاب مكنيد آنچه او بودنى است ساخته است، و درنگ مشمريد از آنچه آرد آن را فردا، چند از شتاب كننده بدانچه را كه دريافت آن را، دوست دارد [كه‏] در نيافتى او را، و چه نزديك است امروز از علامات فردا (1) اى گروه [من‏] اين [است‏] هنگام وارد شدن هر وعده كرده‏[اى‏]، و نزديك آمدن از ديدن آنچه نمى‏شناسيد، بدان و بدرستى كه آن كس كه دريافت آن [واقعه‏] را- از ما [اهل بيت پيغمبر]- برود در [ميان‏] آن طلعت [و فتنه‏] به چراغى روشنى كنند[ه‏]، و برابرى كند در آن بر مثال صالحان، تا گشايد در آن طلعت بستگى‏ها [را]، و آزاد گرداند بندگى را، و جدا گرداند جمعى باطل را، و جمع آورد جدا شد[ه‏] از حق را. (2) در پرده‏اى از مردمان [است كه‏] نبيند پى برنده اثر او را، و اگر [چه‏] پياپى دارد نظر خود را، پس تيز گردانند در آن طلعت [و فتنه‏] قومى [را] چون‏