یادنامه علامه شریف رضی (قدس سره)

علی دوانی؛ همکاران: محمد رضا آل صادق، احمد الوائلی، احمد فرج اللَّه، صلاح الصاوی، جعفر الهلالی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی

نسخه متنی -صفحه : 413/ 149
نمايش فراداده

لسان رضى مساوى و مرادف، اسلاميت است كه اين همه مزايا از اسلام است و بس و بقول كميت شاعر اهل بيت: بك اجتمعت انسابنا بعد فرقة، فنحن بنو الاسلام ندعى و ننسب.

آرى اگر شريف رضى، افتخار به حسب و نسب خويش مى‏كند يعنى به اسلاميت عريق و ريشه‏دار خويش فخر مى‏نمايد و اگر رثا گفته و ندبه نموده براى فرزندان راستين اسلام رثا گفته و ندبه كرده است و بهترين شاهد بر اين كه روح رضى از ناسيوناليزم يا اريستوكراسى عربى بدور بوده همين است كه شريف رضى همان گونه كه برخى از بزرگان عرب را مدح كرده و ستوده برخى از اعيان غير عرب را نيز مدح نموده است حتى برخى فضلاى غير مسلمان را نيز، رثا گفته و ستوده است و اگر چنانچه روح ناسيوناليزم عربى و بر رضى حاكم مى‏بود هرگز فضيلت غير عرب را نمى‏توانست ببيند چنانكه غالبا ناسيوناليست‏هاى افراطى و اريستوكرات‏ها، جز خود را نمى‏بينند و جز خود براى ديگرى فضيلت و امتيازى نمى‏شناسند.

اكتفاء القنوع بما هو مطبوع:

ادوارد فنديك، متوفى 1313 ق، چاپ 1313 ق، مصر، مطبعة الهلال، ص: 181.

نويسنده كتاب، به معرفى مشهورترين مطبوعات عربى در شرق و غرب پرداخته و از شريف رضى در فصلى تحت عنوان: فلاسفه و علماء الحكمة و التصوف و المنطق، نام مى‏برد و مطالب كتاب در اين بخش به دلائل ذيل مخدوش است.

1- تقسيم بندى علماى حكمت به سه يا چهار طائفه: اهل سنت و جماعت، معتزله، شيعه و اهل عقل و نظر، صحيح نمى‏باشد زيرا نه طريقه تسنن، تشيع، اعتزال و غيره اصطلاحا حكمت خوانده مى‏شوند و نه پيروان و يا پا گذاران آنها، حكيم، فيلسوف و صوفى نام دارند.