در اين كتاب سال زاد شريف رضى 361 ق برابر 970 م ذكر شده كه ظاهرا خطاست.
و نيز در اين كتاب آمده كه: او (شريف رضى) خانهاى به عنوان دار العلم، تأسيس كرد و در آن خانه براى طالبان علم و دانشجويان، همه ما يحتاجشان را فراهم آورد كه اين امر، از نكات ارزنده حيات شريف رضى است.
و نيز افسانه افراط رضى در اجراى حد بر مجرمين را بدون ذكر مأخذ آورده است براى بطلان اين گونه افسانهها نگاه كنيد به مقاله «الرضى و المرتضى كوكبان» و «اكذوبتان».
الشريف الرضى، متوفى به سال 406 ق، با مقدمه عبد الحسين حلى، متوفى به سال 1377، چاپ تهران 1406 ق صفحات 8 الى 116 از مقدمة.
مقدمه نويس شرح حالى نسبتا مفصل نگاشته و آن را با تحليلهاى گونهگون توأم ساخته، اين مقدمه به صورت مستقل نيز به عنوان الشريف الرضى به طبع رسيده است از مطالب خوب اين مقدمه، توجهى است كه نويسنده در باره خشونت و سختگيرى شريف رضى در زمينه اجراى حدود و تعزيرات بر طالبيان و علويان، دارد كه بدان وسيله، كار سيد از صورت افراط و زيادهروى كه برخى پنداشتهاند در مىآيد.
مطلب ديگر تحليل نويسنده است راجع به روابط شريف رضى با خلفا، ملوك و امراى عصر خويش و بالاخره نويسنده مقدمه، آورده است: بهاء الدوله ديلمى به سال 388 ق شريف رضى را جانشين خود در بغداد كرد و در همين سال وى را با لقب الشريف الأجل كه قبلا الشريف الجليل خوانده مىشد، ملقب ساخت و در سال 392 عنوان ذو المنقبتين و در سال 398 لقب الرضى ذو الحسبين را برايش صادر نمود و در سال 401 مقرر داشت كه علاوه بر خطاب شفاهى در نامهها نيز وى را با لقب الشريف الأجل ياد كنند