یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

نسخه متنی -صفحه : 332/ 123
نمايش فراداده

در اين مقاله فرصت آن نيست كه پيرامون امكان آگاهى از غيب از نظر دانش‏هاى امروزه بشرى، و يا از ديدگاه قرآن و اخبار اسلامى سخن بگوئيم از اين جهت سخن را در اينجا كوتاه كرده و به اصل بحث مى‏پردازيم و ياد آور مى‏شويم كه نقاط بحث ما را در اين مقاله، سه موضوع تشكيل مى‏دهد:

1- شاهراه‏هاى سه گانه معرفت

2- دو نوع آگاهى از غيب

3- نمونه‏هائى از اخبار غيبى كه در نهج البلاغه وارد شده است.

اينك پيرامون موضوع نخست سخن مى‏گوئيم. بطور مسلم زندگى هر بشرى از «نا آگاهى» شروع شده و كم كم وارد محيط آگاهى مى‏گردد و به تدريج روزنه‏هائى به دنياى خارج از ذهن پيدا مى‏كند.

او نخست از طريق حواس ظاهرى به حقايقى دست مى‏يابد، سپس بر اثر تكامل دستگاه تعقل و تفكر، كم كم با حقائقى كه از قلمرو حس و لمس بيرون مى‏باشد، آشنا مى‏گردد، و در نتيجه يك فرد عقلانى و استدلالى گشته و از يك رشته حقائق كلى و قوانين علمى آگاه مى‏شود.

گاهى در ميان افراد بشر «ابر آگاهانى» پيدا مى‏شوند كه از طريق الهام، از مطالبى آگاه مى‏گردند كه هرگز از طريق استدلال راهى به كشف آنها وجود ندارد.

از اين جهت دانشمندان، ادراك بشر را به اين سه نوع «ادراك توده مردم» و «ادراك استدلال گران و متفكران» و «ادراك عارفان و روشن بينان» تقسيم كرده‏اند.

تو گوئى ظاهر بينان به كمك حس، متفكران به مدد استدلال، و روشن بينان به يارى الهام و اشراق از جهان بالا، به كشف حقائق مى‏پردازند.

نوابغ جهان، فيلسوفان و دانشمندان تأئيد مى‏كنند كه يافته‏ها و ساخته‏ها و پرداخته‏هاى بى سابقه آنان، بيشتر بر اثر جرقه‏هاى روشنى بخش و الهام آميز، به ذهن آنان خطور كرده و سپس آنها به يارى شيوه‏هاى تجربى و يا روش استدلالى به پرورش و تكميل و تحقيق آن مبادرت جسته‏اند.

شاهراه‏هاى سه گانه معرفت

از اين بيان استفاده مى‏شود كه بشر براى نيل به مقصود، سه شاهراه در اختيار دارد، توده‏