یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

نسخه متنی -صفحه : 332/ 288
نمايش فراداده

سراى ديگر با سلامت اندرون شد. سنگى را بر روى سنگ نگذاشت تا آنكه راه خود را سپرى كرد، و نداى پروردگارش را پاسخ گفت.

وه كه احسان خداوند بر ما چه بسيار بزرگ است كه با نعمتى چون محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم پيشينه‏اى براى ما قرار داده است كه از او پيروى كنيم و پيشوايى قرار داده است تا با گام‏هاى او گام برداريم».

شرح واژه‏ها:

(أسوه): پيروى راه و روش.

(أكناف): جوانب، پيرامون.

(شفيف): رقيق، نازك، چيزى كه آن طرفش معلوم باشد، مانند شيشه.

(صفاق): پوست داخلى شكم كه روى آن پوست ظاهر و پيداى شكم قرار دارد.

(تشذب لحمه): جدا بودن گوشت، كنايه از اندك بودن گوشت.

(سفائف): جمع سفيفه، زنبيل و زنبيل‏ها.

(ظلال): سايبان و مأوى و پناهگاه، و كسى كه پناهگاه او مشرق و مغرب باشد، او پناهگاهى ندارد.

(قضم): خوردن به اطراف دندان.

(تأس): پيروى كن.

(أهضم): خالى بودن شكم و چسبيدن شكم از شدت گرسنگى.

(كشحا): پهلو، ميان لگن خاصره و استخوان پشت.

(أخمص): تهى‏ترين.

(محادّه): دشمنى مخالف.

(يخصف): وصله مى‏كرد، پينه مى‏زد.

(عادى): بى‏پشتى و بى‏پالان.

(يردف): بر روى مركب كسى را به دنبال خود سوار مى‏كرد و دو نفرى بر روى يك چارپا مى‏نشستند.