خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود بديها و عيوب ديگران را اظهار كند مگر آن كسى كه مورد ستم واقع شده و فريادرسى ندارد خداوند شنوا و داناست.
اما اگر نيكيهاى مردم را آشكار يا مخفى نمائيد غيبت محسوب نمىشود و گناهى بر شما نيست و همچنين مجازيد كه از بديهاى مردم درگذريد و آنها را عفو نمائيد و گرفتن انتقام از كسى كه به شما بدى كرده است هميشه واجب نيست. شايد با عفو شما اصلاح گردد. و بدانيد كه خداوند بخشنده و تواناست و با اينكه مىتواند انتقام بگيرد عفو و گذشت مىكند. (148 الى 149)
كسانى كه خدا و پيامبران او را انكار مىكنند و مىخواهند در ميان آنها تبعيض قائل شوند، و مىگويند: به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مىكنيم و مىخواهند در ميان اين دو راهى براى خود انتخاب كنند، كافران حقيقىاند و براى كافران، مجازات توهينآميزى فراهم ساختهايم.
اما كسانى كه به خدا و رسولان او ايمان آورده و ميان احدى از آنها فرق نمىگذارند پاداش آنها را خواهيم داد خداوند آمرزنده و مهربان است. (150 الى 152)
اى پيامبر، اهل كتاب، از تو تقاضا مىكنند، كتابى يكجا از آسمان براى آنها نازل كنى.
آنها بزرگتر از اين را از موسى خواستند و گفتند: خدا را آشكارا بما نشان بده و بخاطر اين ستم، صاعقه آنها را فرو گرفت چون هم اينها و هم اجدادشان بهانهجو و لجوج هستند و تقاضايشان براى هدايت نيست.
اينان بعد از اين ماجرا، پس از آن همه دلايل روشن كه بر ايشان آمد گوساله سامرى را به خدايى انتخاب كردند ولى ما آنها را عفو كرديم و به موسى برترى آشكارى داديم. كوه طور را برفراز آنها برافراشتيم و آنها قدرت ما را مشاهده كردند. و در همان حال از آنها پيمان گرفتيم و به آنها گفتيم به عنوان توبه از در بيت المقدس با خضوع درآئيد و نيز به آنها گفتيم روز شنبه تعدى نكنيد و دست از كار بكشيد و از آنها در برابر اينها پيمان محكمى گرفتيم. (153 الى 154)