اى پيامبر، آن كسانى را كه در صبح و شام پروردگار خود را مىخوانند و جز رضاى او منظورى ندارند بخاطر تقاضاى مشركين كه شرط قبول دعوت تو را دور كردن مسلمانان فقير و جدا نمودن آنها از طبقه ثروتمندان مىدانند از خود دور مكن زيرا تو در تصميم گرفتن در مورد جدا كردن آنها و يا دور كردنشان مسئول آنها نيستى و حساب آنها نيز در اين مورد بر تو نيست بلكه اين بستگى به اراده خدا دارد پس آنها را طرد مكن كه اگر چنين كنى از ستمگران خواهى بود. و ما اين چنين بعضى از توانگران را به وسيله بعضى از فقيران آزموديم و بر فقيران منت نهاديم و آنان را از نعمت ايمان و اسلام برخوردار ساختيم. اما ثروتمندان بجاى تسليم در برابر حق با چشم تحقير به اين مؤمنان نگريسته و گفتند: آيا اينها هستند كه خداوند از ميان ما برگزيده و بر آنها منت گذارده؟ به آنان بگو: آيا خداوند شاكران را بهتر نمىشناسد؟ (الى 53)
اى رسول ما، هرگاه، كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند به آنها بگو: سلام بر شما، پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض كرده، هر كس از شما كار بدى از روى نادانى انجام دهد و سپس توبه و اصلاح و جبران نمايد، البته او آمرزنده و مهربان است. ما اينگونه، آيات را بر مىشمريم و روشن مىسازيم تا راه گناهكاران آشكار گردد. (54 الى 55)
اى پيامبر به مشركين و كفار بگو: من از پرستش كسانى كه غير از خدا مىخوانيد نهى شدهام، من از هوى و هوسهاى شما پيروى نمىكنم. اگر چنين كنم گمراه شدهام و از هدايت يافتگان نخواهم بود. من دليل روشنى از پروردگارم دارم و شما آن را تكذيب كردهايد. شما به من مىگوئيد: اگر تو به حق هستى كيفرهايى را كه ما را به آن تهديد مىكنى زودتر بياور. آنچه شما درباره آن عجله داريد به دست من نيست، حكم و فرمان تنها از آن خداست، حق را از باطل جدا مىكند و او بهترين جدا كننده حق از باطل است. اگر آن عذابى را كه شما درباره آن تعجيل مىكنيد نزد من بود و به درخواست شما جواب مثبت مىدادم عذاب الهى بر شما نازل مىگشت و كار من و شما پايان گرفته بود و خداوند ظالمان را بهتر مىشناسد. (56 الى 58)