هنگامى كه فرستادگان ما كه از فرشتگان بودند با بشارت به تولد فرزند براى ابراهيم به سوى او آمدند گفتند: ما اهل شهر و ديار قوم لوط را هلاك خواهيم كرد چرا كه اهل آن ستمگرند.
ابراهيم گفت: در اين آبادى، لوط اقامت دارد، گفتند:
ما به كسانى كه در آن هستند آگاهتريم ما او و خانوادهاش را نجات مىدهيم جز همسرش را كه در ميان قوم باقى خواهد ماند.
هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند وى از ديدن آنها اندوهگين شد گفتند نترس و غمگين نباش ما تو و خانوادهات را نجات مىبخشيم جز همسرت را كه در ميان قوم باقى مىماند.
ما بر اهل اين شهر و آبادى به خاطر فسقشان عذابى از آسمان فرو خواهيم ريخت ما از آن آبادى نشانه روشنى و درس عبرتى براى كسانى كه تعقل مىكنند باقى مىگذاريم. (26 الى 35)
ما به سوى مدين برادر و دلسوزشان شعيب را فرستاديم، گفت: اى قوم من، خدا را بپرستيد و به روز بازپسين اميدوار باشيد و در زمين فساد نكنيد آنها او را تكذيب كردند و به اين سبب زلزله آنها را فرا گرفت و در خانههاى خود به رو در افتادند و مردند.
ما طايفه عاد و ثمود را نيز هلاك كرديم و مساكن ويران شده آنها براى شما آشكار است، شيطان اعمالشان را براى آنها زينت كرده بود لذا آنان را از راه خدا باز داشت در حالى كه عقل و خرد و چشم حقبين داشتند. (الى 38)