گلی از بوستان خدا

سیدمهدی حجتی‏

نسخه متنی -صفحه : 618/ 405
نمايش فراداده

هنگامى كه فرستادگان ما كه از فرشتگان بودند با بشارت به تولد فرزند براى ابراهيم به سوى او آمدند گفتند: ما اهل شهر و ديار قوم لوط را هلاك خواهيم كرد چرا كه اهل آن ستمگرند.

ابراهيم گفت: در اين آبادى، لوط اقامت دارد، گفتند:

ما به كسانى كه در آن هستند آگاه‏تريم ما او و خانواده‏اش را نجات مى‏دهيم جز همسرش را كه در ميان قوم باقى خواهد ماند.

هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند وى از ديدن آنها اندوهگين شد گفتند نترس و غمگين نباش ما تو و خانواده‏ات را نجات مى‏بخشيم جز همسرت را كه در ميان قوم باقى مى‏ماند.

ما بر اهل اين شهر و آبادى به خاطر فسقشان عذابى از آسمان فرو خواهيم ريخت‏ ما از آن آبادى نشانه روشنى و درس عبرتى براى كسانى كه تعقل مى‏كنند باقى مى‏گذاريم. (26 الى 35)

«خداوند بر احدى ستم نمى‏كند»

ما به سوى مدين برادر و دلسوزشان شعيب را فرستاديم، گفت: اى قوم من، خدا را بپرستيد و به روز بازپسين اميدوار باشيد و در زمين فساد نكنيد آنها او را تكذيب كردند و به اين سبب زلزله آنها را فرا گرفت و در خانه‏هاى خود به رو در افتادند و مردند.

ما طايفه عاد و ثمود را نيز هلاك كرديم و مساكن ويران شده آنها براى شما آشكار است، شيطان اعمالشان را براى آنها زينت كرده بود لذا آنان را از راه خدا باز داشت در حالى كه عقل و خرد و چشم حق‏بين داشتند. (الى 38)